در عصر حاضر کارکردن کودکان زیر سن قانونی تحت عنوان کار اجباری بیان میشود. همانطور که میدانید کار اجباری کودکان میتواند به سلامت جسمی، روحی و تحصیل آنها صدمه وارد کند. در این میان سوالات ذیل ممکن است ذهن والدین این کودکان را به خود مشغلی کرده باشد. سوالاتی اعم از:
آیا فرزندم باید کار کند؟ آیا قرار گرفتن فرزندم در محیط کار او را دچار آسیب نمی کند؟ از چندسالگی فرزندم را درگیر کار و فعالیتهای اجتماعی کنم؟ آیا بهتر نیست بجای کارکردن، فرزند را در کلاسهای مهارتی نظیر رباتیک، موسیقی، ورزش و از این دست موارد ثبت نام کنم؟ اگر شما نیز به مثابه بسیاری از والدین این دغدغهها را در ذهن میپرورانید این مطلب میتواند پاسخگوی سوالات شما باشد.
در این مقاله از سایت آکادمی هفت قصد داریم به بررسی نکاتی درباره کار اجباری کودکان بپردازیم، پس اگر شما نیز جزو آن دسته از افرادی هستید که به دنبال یافتن پاسخ سوالات فوقاند. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

تفاوت کارکردن و کار اجباری کودکان
در اغلب کشورهای جهان کار اجباری کودکان امری غیرقانونی است و بهکارگیری آنان در مشاغل سخت با جریمهها و مجازاتهای سنگینی مواجه میشود. این امر از آن جهت مد نظر دولت های مختلف قرار گرفته که از کودکان و فرزندان خانواده های فقیر طعمه فقر و نداری خانواده خود و طمع افراد سودجو که به دنبال کارگرهای ارزان قیمت هستند قرار نگیرند.
اما این جدیت در مقابله با کار اجباری کودکان به این معنا نیست که کارکردن به خودی خود برای کودکان و نوجوانان مضر و زیانبار است و فایدهای برای آنان ندارد. کار اجباری با کارکردن نوجوانان تفاوت ها و تمایزات مهم و معناداری دارد. از جمله:
- کار اجباری کاری تمام وقت است که مانع تحصیل نوجوانان می شود.
- بچه ها در انتخاب شغل و شرایط شغلی کار اجباری شان دخیل نیستند و نمیتوانند آن را به میل خود ترک کنند. چراکه این امر با تنبیهات سنگین از سوی کارفرما یا والدینشان مواجه میشود.
- کار اجباری هیچ تناسبی با علاقه، استعداد و خواست نوجوانان ندارد.
- فضای کار اجباری بسیار بد و آسیب زاست و نوجوانان را مجبور میسازد در محیطی ناسالم و خطرناک کار کنند.
- کار اجباری بسیار سخت و خارج از توان و ظرفیت جسمی و روانی نوجوانان است و تحمل آن برای آنان بسیار دشوار و آسیب زاست.
- کار اجباری از آن جهت که از سوی افراد سودجو طرح ریزی شدهاند، درآمد مناسبی را نیز برای بچه ها ایجاد نمیکند.
- کار اجباری نه تنها زندگی کودکان و نوجوانان را به جهنمی غیر قابل تحمل و زجرآور تبدیل میکند بلکه مانع رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای آنان شده و اغلب آنان را به سمت کارهای خلاف، انحرافات، تجاوزات جنسی و بسیاری از آفتها و آسیب های اجتماعی سوق میدهد.

مضرات جلوگیری از کار و تلاش فرزندان
کار اجباری و آسیب های هولناک آن یک سوی بام کار کودکان و نوجوانان است. سوی دیگر این بام رویکرد نامناسب اغلب والدین ایرانی است که تصور میکنند فرزندانشان تا بزرگسالی اصلاً نباید به سراغ کار و تلاش بروند و غیر از تحصیل نباید به هیچ امر دیگری مشغول شوند.
این باور نامناسب که در ظاهر از روی دلسوزی و محبت فراوان در اذهان اغلب والدین شکل گرفته، به دنبال آن است که با تحمیل سختیهای زیاد پدرها و مادرها، آنها را تبدیل به غول چراغی کند که باید تمام خواستههای برحق و ناحق کودکان و نوجوانان را برآورده سازد. به اصلاح نباید آب در دل بچه ها تکان بخورد.
این رویه که مانع هرگونه کار و تلاش فرزندان است، نیز به شدت آسیب زاست و تبعات ناگوار بسیاری را برای خانواده ها و کودکان و نوجوانان به همراه دارد. از جمله:
- فرزندان را در فضای ذهنی غیرواقعی و دروغینی قرار میدهد و آنها را به این باور غلط میرساند که میتوانند در زندگی بدون تلاش و بدون هزینهها، خواستههای خود را برآورده سازند.
- فرزندان را به جای افرادی متعهد، مسئولیت پذیر و بلندپرواز به افرادی خودخواه و خودبزرگ بین تبدیل میکند که طاقت و تحمل شنیدن جواب منفی را ندارند.
- این رویه به دلیل اینکه با کار و مسئولیت پذیری کودکان در تضاد قرار میگیرد، اجازه نمیدهد که بچهها علایق واقعی و استعدادهای درونی خود را بشناسند و ظرفیتهای خویش را شکوفا کنند.
- این رویه به جای آنکه آیندهسازان این کشور را به افرادی خلاق، با اراده و کارآفرین تبدیل کند، آنان را به افرادی سست اراده، تمامیت خواه و البته مصرف کننده تبدیل میکند. کسانی که حاضر به تحمل سختی برای کسب موفقیت نیستند.
- فرزندان خانوادههایی که حمایتهای غیرمنطقی و کاذبی را نسبت به بچههای خود روا میدارند، وقتی به دوران جوانی و بزرگسالی میرسند و با دنیای واقعی جامعه مواجه میشوند اغلب دچار ترسهای شدیدی شده و اعتمادبهنفس خود را از دست میدهند.
چه کسی به والدین اجازه داده سرنوشت و آینده کودکانشان را خودشان رقم بزنند؟ چرا اغلب والدین ایرانی تصور میکنند که آنها باید فرزندانشان را به موفقیت برسانند و بهترین زندگی را برایشان بسازند؟ چرا ما تصور میکنیم با حمایتهای کورکورانه و بیش از حد میتوانیم سعادت و خوشبختی دلبندانمان را رقم بزنیم؟ اصلاً مگر میتوان با پول و امکانات سعادت و خوشبختی فرزندان را تضمین کرد؟

اهمیت کار و تلاش برای نوجوانان
همانطور که پیشتر اشاره کردیم کار اجباری و کاری از سوی والدین به فرزندان تحمیل شود، نهتنها مفید نیست، بلکه آسیبهای زیادی را به همراه دارد، اما تمامی والدین میتوانند از مسیر تشویق و هدایت فکری، فرزندان خود را به سمت کار و تلاش سوق دهند. کمااینکه در تمام کشورهای پیشرفته این رویه از سوی خانواده ها مورد استفاده قرار میگیرد.
حتماً همگی شما خبر کار کردن دختر نوجوان اوباما، رییس جمهور سابق آمریکا در یک فروشگاه به عنوان صندوقدار و همچنین کار موقت پسر ارشد دیوید بکهام، فوتبالیست مشهور انگلیسی به عنوان پیشخدمت در یک کافه بزرگ را شنیده یا خواندهاید. بهراستی چرا افرادی با چنین شهرت و دارایی فرزندان خود را ملزم میکنند که در دوران نوجوانی و در زمانهایی که به درس و تحصیلشان لطمه نمیزند کار کنند؟
چرا دیوید بکهام از اینکه فرزندش در یک شغل به ظاهر بیکلاس مثل گارسنی مشغول بهکار باشد، خجالت نمیکشد و با ثروت هنگفتی که دارد بهترین امکانات را برای فرزندانش فراهم نمیکند؟
پاسخ این سوال در نکته مهمی نهفته که شوربختانه اغلب والدین ایرانی از آن غافل هستند. حمایت واقعی از فرزندان به معنای دوستی خاله خرسه و تامین تمام امکانات و خواستههای آنان نیست. حمایت واقعی یعنی فراهم کردن زمینههای واقعی پیشرفت و موفقیت.
فرزند بکهام در بهترین مدارس انگلیس درس خوانده، اما در این مدارس و در طول زندگی بهواسطه اینکه فرزند یک فوتبالیست و یک خواننده مطرح بوده، مزیتهای خاصی دریافت نکرده است. او باید مثل همه نوجوانان هم سن و سال خود برای موفقیت تلاش میکرده و رموز واقعی زندگی را یاد میگرفته است.
در کشورهای پیشرفته به خوبی برای والدین جاافتاده که کار کردن نوجوانان و ورود موثر آنها به عرصه کارآفرینی نه تنها آسیب زا نیست، بلکه تبعات و ثمرات بسیاری برای فرزندان دارد، مهارتهای مهم و حیاتی زندگی را به آنها یاد میدهد و فرزندان را به افرادی مسئولیتپذیر و خلاق تبدیل میسازد.
جالب است بدانید که در همان کشورهای پیشرفته نیز خانوادههای ثروتمندتر و آگاهتر، اتفاقاً جدیت بیشتری برای سوق دادن فرزندان خود به سمت کار و تلاش دارند و از این میسر با دادن مسئولیت به آنها، زمینه شکوفایی استعدادهایشان را فراهم میکنند.
در کشوری مثل انگلیس بسیار طبیعی است که یک نوجوان با پذیرش کارهایی مثل پخش کردن روزنامه، گارسنی، دستیاری و … بخشی از نیازهای و وسایل خود را خریداری کرده و امور مالی خویش را اداره کند.

سخن آخر
بله، یک خانواده آگاه برای تحصیل فرزند خود هزینه میکند، برای خورد و خوراک معقول او نیز هزینه میکند و برای درمان بیماریهای فرزندش از هرآنچه در توان داشته باشد هزینه میکند و خود را به سختی میاندازد، اما برای تفریحات یا خرید وسایل خاص مورد علاقه نوجوان هزینه نمیکند.
یک نوجوان از خانوادهای آگاه اگر مثلاً دورچرخه میخواهد حداقل باید نیمی از پول آن را خودش از مسیر کار تامین کند. ضمن اینکه در خانوادههای آگاه هزینه نگهداری از وسایل شخصی مثل دوچرخه، رایانه و تلفن همراه نیز بر عهده خود فرزندان است.
در این مقاله از سایت آکادمی هفت به بررسی مضرات کار اجباری و عواقب کار نکردن فرزندان پرداختیم. امیدواریم که مطالب عنوان شده در این مقاله برای همه شما عزیزان مفید واقع شود. اگر تمایل به خواندن ادامه این مقاله دارید میتوانید به لینک ذیل مراجعه کنید. ممنون که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید.
ارسال پاسخ