من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

چگونه فکر کنیم تا ثروتمند شویم؟

پیش درآمد:

این مقاله آن‌قدر که در مورد نیاموختن است، در مورد آموختن نیست! لازم است این را بدانید که شیوه کهنه فکر و عملکرد شماست که شما را دقیقاً به همین جا که الان در آن قرار دارید، رسانده است. اگر واقعاً ثروتمند و خوشحال هستید که خوب، اما اگر چنین نیستید، نگاهی به طرز فکر و عقاید درونی خود بیندازید و آن‌ها را به چالش بکشید. شاید دلیل اصلی ثروتمند نبودن شما همان‌ها باشند.

 

طرح اولیه پول در ذهن

ما در دنیایی از دوگانه‌ها زندگی می‌کنیم؛ بالا و پایین، تاریک و روشن، گرم و سرد، چپ و راست، درون و بیرون. پس در نتیجه همانگونه که قانون‌هایی در بیرون از ما برای پول درآوردن وجود دارد، باید قانون‌هایی نیز در درون ما برای آن وجود داشته باشد. در حقیقت نقش اصلی در میزان موفقیت شما را درون‌تان بازی می‌کند. یعنی شخصیت شما، نحوه‌ی فکر و اعتقادات شما. پس جز با اصلاح آنان، کاری در بیرون انجام نخواهد شد.

عده زیادی از مردم ظرفیت درونی برای ایجاد و یا حفظ مقدار زیادی پول را نداشته و پول زیاد برای آن‌ها دردسر می‌شود. این اولین دلیل برای آن است که چرا این قبیل آدم‌ها پول زیاد ندارند. مثال دقیق، برندگان قرعه کشی‌ها هستند. در موارد متعددی تحقیقات نشان داده که بدون در نظر گرفتن مقدار پولی که این افراد در قرعه‌کشی‌ها برنده می‌شوند، بیشتر آن‌ها سرانجام به همان وضعیت مالی که قبلاً داشته‌اند بر می‌گردند. حالت برعکس برای ثروتمندان خودساخته نیز وجود دارد. آن‌ها وقتی پول‌شان را از دست می‌دهند، معمولاً در مدت کوتاهی به حالت قبلی خودشان بر می‌گردند.

دونالد ترامپ (Donald Trump) میلیاردری بود که همه‌ی ثروت خودش را از دست داد و چندسال بعد به همان پول و یا حتی بیشتر از آن دوباره دست یافت.

 

ریشه‌ها و میوه‌ها

درختی را به عنوان نماد زندگی در نظر بگیرید. در زندگی‌ ما، میوه‌ها همان نتیاجی هستند که از اعمال خود می‌گیریم. اگر میوه‌ها کوچک و بدمزه باشند چکار باید بکنیم؟ بیشتر ما توجه خود را معطوف به میوه‌ها و نتایج می‌کنیم. اما در حقیقت این بذرها و ریشه‌ها هستند که میوه‌ها را می‌سازند. اگر ما خواهان تغییر دادن میوه‌ها هستیم ابتدا می‌بایست بذرها را تغییر بدهید. برای تغییردادن دیدنی‌ها، ابتدا نادیدنی‌ها را تغییر دهید.

به عنوان یک انسان ما بخشی از طبیعت هستیم و از آن جدا نیستیم. در نتیجه وقتی خودمان را در راستای قانون‌های حاکم بر طبیعت قرار دهیم و روی ریشه‌ها یا «همان دنیای درون‌مان» کار کنیم، زندگی ما به آرامی جریان می‌یابد و وقتی این کار را نکنیم، زندگی سخت و خشن می‌شود.

 

چهارمربع زندگی

ما در آن واحد در چهار حوزه مختلف زندگی سیر می‌کنیم که عبارتند از: دنیای مادیات، دنیای ذهنیات، دنیای احساسات، دنیای معنویات. آنچه را که اغلب مردم هرگز تصورش را نکرده‌اند، این است که: حوزه دنیای مادیات، نسخه چاپ شده آن سه حوزه دیگر است. در واقع مشکلات پیش رویتان را را با تغییر دادن همان دنیای مادی نمی‌توانید برطرف کنید چون دنیای مادی فقط نسخه چاپی دنیای درونی است. پس ابتدا به فکر تغییر آن‌ها باشید. دنیای بیرون، انعکاسی از دنیای درون شماست.

عبارت‌های بیانی، رازهایی قوی برای ایجاد تغییر هستند

عبارت بیانی جمله‌ای است که یک هدف را برای به وجود آوردن تعهد در انسان، به منظور ایجاد عمل و یا پذیرفتن حالتی خاص، در یک دوره زمانی مشخص تعیین می‌نماید. شما برای بیان کردن آن، دست‌تان را روی قلبتان گذاشته و جمله‌ای را تکرار می‌کنید به عنوان مثال:

عبارت بیانی

در حالتی که دست‌تان را روی قلب‌تان گذاشته‌اید، بگویید:

دنیای درونی من، دنیای بیرونی مرا می‌سازد.

حالا سر خود را لمس کرده و بگویید:

من یک ذهن ثروتمند دارم.

 

طرح اولیه پول را که در ذهن خود دارید، ترکیبی از افکار، احساسات و اعمال شما در زمینه پول و ثروت است. این طرح اولیه در ذهن ما چگونه تشکیل می‌شود؟ پاسخ آن ساده است. طرح اولیه پول اصولاً شامل اطلاعات و یا برنامه‌هایی می‌باشد که در گذشته و به ویژه موقعی که نوجوان بودید، دریافت کرده‌اید. منابع اولیه شکل‌گیری این طرح در ذهن شما چه کسانی بوده‌اند؟ برای اغلب مردم این افراد عبارتند از: پدر، مادر، خواهر، برادر، دوستان، الگوهای شخصیتی، معلمان، رهبران مذهبی، وسایل ارتباط جمعی و فرهنگ که کمتر از آن نام برده می‌شود. هر کودکی برای این که چطور نسبت به پول فکر و یا عمل کند، آموزش می‌بیند. این آموزش‌ها، شما را طوری شرطی کرده است که برای بقیه زندگی خود به طور خودکار پاسخ لازم را بدهید. مگر اینکه مورد ارزیابی قرار گرفته و پرونده‌های ذهن خود را در مورد پول، مورد تجدید نظر قرار دهید.

 

ما در تمام عرصه‌های زندگی خود و از جمله زمینه مربوط به پول و ثروت به سه صورت تربیت می‌شویم:

  • کلامی و لفظی: به عنوان مثال این عبارت‌ها را در جوانی شنیده‌ایم: پول، منشأ تمام فتنه‌هاست، مردم ثروتمند حریص‌اند و…

  • الگوگیری: یعنی وقتی جوان‌تر بوده‌اید چه مواردی را دیده‌اید؟ پدر و مادر شما چه نظری راجع به پول داشتند؟

  • رویدادهای خاص: به تجربیاتی گفته می‌شود که ما در جوانی درباره پول و ثروت به دست می‌آوریم. این تجربه‌ها مهم هستند، چون عقاید و یا حتی توهماتی را که هم اکنون با آنها زندگی می‌کنیم، می‌سازند.

یادتان باشد این تربیت شدن ناخودآگاه است که فکرتان را تعیین می‌کند و برای تغییر آنها چهار رکن کلیدی وجود دارد که هرکدام برای برنامه‌ریزی مجدد طرح اولیه‌ی پول در ذهن شما ضروری واساسی است.

رکن اول، آگاهی است. شما نمی‌توانید موردی را تغییر دهید مگر این که به وجود آن مورد آگاهی داشته باشید.

رکن دوم، فهمیدن است. با فهمیدن این نکته که طرز فکر شما از کجا ریشه گرفته، می‌توانید تشخیص دهید که ریشه آن باید از بیرون به شما القاء شده باشد.

رکن سوم، جداسازی است. وقتی تصور کنید که این طرز فکر متعلق به شما نیست، قادر خواهید بود که خود را از آن جدا و منفک کرده و بلافاصله می‌توانید بر این اساس که امروز چه کسی هستید و فردا می‌خواهید در کجا باشید، نسبت به باقی ماندن و یا تغییر دادن آن طرز فکر، تصمیم‌گیری کنید.

رکن چهارم، بازسازی است. در این مرحله از یک سری روش‌های عملی استفاده می‌کنید تا دوباره ذهن ناخودآگاه‌ خود را طوری تربیت کنید که در راستای کسب پول و موفقیت شما قرار بگیرد. در پایان هر مرحله نیز عبارتی بیانی به کار می‌رود که باید آن را به درستی انجام دهید.

حال برای رهایی از تربیت نادرست در سه زمینه مذکور(کلامی، الگوگیری و رویدادهای خاص) عباراتی بیانی را با هم تمرین می‌کنیم:

عبارت بیانی(برای تغییر در تربیت نادرست کلامی)

در حالتی که دست‌تان را روی قلب‌تان گذاشته‌اید، بگویید:

آنچه را که من در مورد پول شنیده‌ام، لزوماً درست نیست. من طرز فکرهای جدیدی که شادی و موفقیتم را مورد حمایت خود قرار دهند، انتخاب می‌کنم.

حالا سر خود را لمس کرده و بگویید:

من یک ذهن ثروتمند دارم.

عبارت بیانی(برای تغییر در تربیت نادرست الگوگیری)

در حالتی که دست‌تان را روی قلب‌تان گذاشته‌اید، بگویید:

هرکس الگودهنده من در مورد پول بوده است، به خود او ارتباط دارد؛ من راه خودم را خودم انتخاب می‌کنم.

حالا سر خود را لمس کرده و بگویید:

من یک ذهن ثروتمند دارم.

عبارت بیانی(برای تغییر در تربیت نادرست رویدادهای خاص)

در حالتی که دست‌تان را روی قلب‌تان گذاشته‌اید، بگویید:

من تجربه‌های تضعیف‌کننده‌ای که در مورد پول و از گذشته‌ام دارم، رهاکرده و آینده‌ای نو و ثروتمند ایجاد می‌کنم.

حالا سر خود را لمس کرده و بگویید:

من یک ذهن ثروتمند دارم.

 

طرح اولیه‌ای که شما برای پول در ذهن خود دارید بر روی چه نکاتی تنظیم شده است؟

در حال حاضر چه طرح اولیه‌ای را شما برای دست‌یابی به پول و موفقیت در ذهن خود دارید؟ آیا می‌دانید که ما خود را برای به دست‌آوردن مقادیری معینی از پول تنظیم می‌کنیم؟ نکته‌ای که مهم است مبلغ پول نیست بلکه این است که شما به ظرفیت کامل مالی خود دست یابید. اگر ذهن شما برای دریافت سالانه 20000 دلار تنظیم شده‌است، همان حدود را به دست می‌آورید و اگر بر روی 2000000 دلار تنظیم شده باشد، باز هم به همان دست خواهید یافت. اگر زنی هستید که طرح اولیه پول در ذهن‌تان روی مقدار کم تنظیم شده باشد، فرصت‌ها به گونه‌ای می‌شوند که شما مردی را که ذهن او نیز بر روی مقدار کم پول تنظیم شده، به خود جلب می‌کنید.

از کجا می‌توانید پی ببرید که طرح اولیه پولی که در ذهن خود دارید بر روی چه میزانی تنظیم شده است؟ یکی از واضح‌ترین روش‌ها این است که به نتایجی که برای شما حاصل شده نگاه کنید. به حساب بانکی خود، درآمدی که دارید، ثروت خود و میزان موفقیتی که از طریق سرمایه‌گذاری به دست آورده‌اید. و آیا اساساً پول جمع‌کن هستید یا پول خرج‌کن؟ طرح شما در ذهن برای پول درآوردن مثل یک ترموستات عمل می‌کند رو روی هر درجه‌ای که تنظیم شده باشد با هر شرایط دمایی در نهایت خود را به همان درجه تنظیم شده می‌رساند. پس چاره‌ای جز تنظیم‌کردن دوباره‌ی ترموستات بر روی دمای دلخواه ندارید.

 

خودآگاهی

بیشتر ما معتقدیم که بر اساس انتخاب‌های خود زندگی می‌کنیم. در صورتی که معمولاً این‌طور نیست! در بسیاری از اوقات ما درست مثل یک آدم ماشینی هستیم که خود به خود کار می‌کنیم و با تربیت‌های گذشته و عادت‌های قدیمی برنامه‌ریزی می‌شویم و در این جاست که خودآگاهی مطرح می‌شود. خودآگاهی مشاهده کردن افکار و اعمال خود است به طوری که بتوانید بر اساس انتخاب‌های واقعی در زمان حال و به جای برنامه گرفتن از گذشته، زندگی کنید.

وقتی که خودآگاه هستید، می‌توانید به سوابق، اطلاعات و باورهایی که در گذشته دریافت کرده‌اید، یعنی زمانی که خیلی جوان‌تر از آن بودید مراجعه کنید تا بتوانید مواردی را درک کنید و آنچه را که برای آن منظور، برنامه‌ریزی شده‌اید، بفهمید. می‌توانید متوجه این نکته بشوید که تربیت شما، خود واقعی شما نیست. می‌توانید این نکته را دریابید که شما «موارد بایگانی شده» نیستید، بلکه شما «خود بایگانی کننده» هستید. شما آنچه را که درون لیوان است، نیستید، بلکه خود لیوان هستید.

هیچ فکری در سر شما بدون هزینه ننشسته است. آن فکر یا شما را به سمت خوشبختی هدایت می‌کند و یا از آن دور می‌نماید. به همین خاطر است که برگزیدن فکر و باورهای درست و اصولی، تا این اندازه مهم است.

مقالات مرتبط:
پرونده های ثروت
منبع: اسرار ذهن ثروتمند نوشته تی.هارو اکر