من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

همکاری و مشارکت و تعهد

جنبش زیر زمینی

در سال 1944 در اردوگاه جنگی آلمانها که بیش از ده‌هزار نفر از نیروهای متفقین را در خود داشت، زندانیان تصمیم به فرار گرفتند که بعدها به آن لقب«فرار بزرگ» به آن دادند. هرکس کاری را به عهده داشت. خیاط ها، آهنگرها، جیب‌برها و جعل کننده‌ها ماه ها پشت‌سرهم بصورت سری کار کردند و به کمک 4000 تخته چوبی، زیر تخت خوابها، 1370 بست چوبی، 1699 پتو، 52 میز بلند، 1219 چاقو و… تونل مورد نظر را حفر کردند. با اینکه تونل در شب فرار لو رفت اما 86 نفر در نهایت موفق به فرار شدند. آنها به مدت یک سال با تمام دقایق‌شان و بصورت پنهانی مشغول این کار بودند.

توضیح:

چالش های بزرگ نیازمند کار تیمی بزرگ است و بیشترین ویژگی که در بحبوحه‌ی فشار دشوار یک چالش در بین هم‌تیمی‌ها لازم است، مشارکت است. همکاری به معنای رضایتمندی برای انجام کار با هم است. مشارکت به معنی کارکردن با هم و با جدیت است. در مشارکت، هر فرد چیزی را به میان می‌آورد که به ارتباط آنها ارزش افزوده می‌دهد و اثر هم‌افزایی به تیم می‌دهد.

تبدیل شدن به یک بازیکن مشارکت پذیر در تیم به تغییر در تمرکز در موارد زیر نیاز دارد:

  • بینش: هم تیمی‌ها را به عنوان شریک ببینید نه به عنوان رقیب. از نظر اعضای مشارکت پذیر در یک تیم، مکمل بودن یکدیگر بسیار مهمتر از رقابت کردن با یکدیگر است.

  • رویکرد: حامی هم‌تیمی‌ها باشید نه بدگمان به آنها. این امر بسته به رویکرد انسان است. یعنی اینکه فرض کنید همه خوب هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.

  • تمرکز: روی تیم تمرکز کنید نه روی خودتان. اگر در هنگام بروز مشکل به این فکر می‌کنید که آن اتفاق چه ارتباطی با شما پیدا می‌کند یا چه نتیجه‌ای را برای تیم بوجود می‌آورد، آن وقت است که معلوم میشود روی خودتان تمرکز دارید یا روی گروه.

  • نتایج: از طرق توان خود پیروزی‌ها را به وجود آورید. مشارکت یک تاثیر تقویتی بر روی هرکاری که میخواهید انجام دهید، دارد. به این دلیل که موجب آزادسازی و کنترل مهارت‌های شما و دیگر افراد گروه می‌شود.

عمل:

برای اینکه به یک بازیکن مشارکت‌پذیر تبدیل شوید موارد زیر را به کار گیرید:

  • برد ـ برد ـ برد بیندیشید. حضرت سلیمان میگوید:«آهن،آهن را تیز می‌کند، بنابراین یک انسان باعث تیز شدن انسان دیگر می‌شود.» وقتی با دیگران مشارکت می‌کنید کل تیم برنده می‌شوند. در نتیجه همه برنده‌اند.

  • مکمل بودن: سعی کنید با افرادی کار کنید که نقاط ضعف شما را می‌پوشانند.

  • خودتان را نادیده بگیرید: اگر در حل مشکلی در تیم قرار نیست نقشی داشته باشید، گاهی بهتر است حودتان را نادیده بگیرید و بگذارید گروه بدون شما کارش را پیش ببرد.

نمونه:

روزی چند پسربچه مسیری را در کنار راه آهن متروکه‌ای می‌رفتند. یکی از آنها روی ریل رفت و سعی کرد روی آن راه برود اما نتوانست و بعد از چند قدم تعادلش را از دست داد. به همین صورت بچه های دیگر هم نتوانستند. دونفر از بچه شروع به پچ‌پچ کردن با هم شدند و سپس با هم گفتند ما می توانیم روی ریل راه برویم و سر یک آبنبات چوبی با بچه‌های دیگر شرط بستند. دو پسربچه روی ریل‌ها رفتند و دستهای خود را دراز کرده و دست همدیگر را گرفتند و به این شکل با همکاری و مشارکت توانستند از عهده آن کار بر بیایند.

 

تعهد

یک نفر به جای یک تیم

جوناس سالک(Jonas Salk) در سال 1939 از دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک فارغ‌التحصیل شد و با توجه به علاقه‌اش به آزمایش و پژوهش در سال 1947 رییس آزمایشگاه  تحقیقات ویروسی دانشگاه پیتزبورگ شد. در آنجا بود که تحقیق درباره ویروس فلج اطفال را آغاز کرد و پس از سالها پژوهش، مطالعه و کار، تعهد خودش را برای کمک به مردم نشان داد. او در سال 1952 موفق به تهیه واکسن فلج اطفال گردید و تعهدش را به ثمر رساند. آنها تنها در مدت سه سال توانستند 4 میلیون بچه را واکسینه کنند. او هشت سال از زندگی خود را برای شکست دادن فلج اطفال وقف کرد.

توضیح:

تعهد یک احساس نیست بلکه یک ویژگی شخصیتی است که ما را قادر می‌سازد تا به اهدافمان دست‌ یابیم. احساسات مردم همیشه بالا و پایین می‌شوند اما تعهد بایستی به صلابت سنگ باشد. اگر می‌خواهید یک تیم منسجم داشته باشید، باید در این تیم افرادی را داشته باشید که شدیداً نسبت به تیم متعهد باشند.

چیزهایی که هر عضو تیم برای متعهد شدن باید آن را بداند به قرار زیر است:

  • تعهد معمولاً در بحبوحه نارسایی‌ها کشف می‌شود. مشکلات باعث تقویت تعهد می‌شوند و هرچه شما بیشتر روی چیزی کار کنید احتمال تسلیم شدن‌تان کمتر است.

  • تعهد ارتباطی به استعدادها و توانایی ها ندارد. آیا تاکنون افرادی که به مراتب از شما کم استعدادتر ولی موفق‌تر بوده‌اند؛ دیده‌اید؟ این به خاطر تعهد است.

  • تعهد در نتیجۀ انتخاب است نه تحمیل شرایط. بسیاری از مردم فکر می‌کنند این شرایط است که انتخاب‌ها را تعیین می‌کند. در صورتی که این انتخابها هستند که شرایط را تعیین می‌کنند. وقتی تعهد را برای خود انتخاب می‌کنید، به خودتان فرصتی برای موفقیت می‌دهید.

عمل:

به منظور بهبود میزان تعهد در خود این موارد را به کار ببرید:

  • تعهدات خود را با ارزش‌هایتان گره بزنید. شما ارزشهایی دارید که بدون آنها نمی‌توانید زندگی کنید، فهرستی از تعهدات شخصی و حرفه‌ایتان را مشخص کرده و با ارزش‌های خود همسو کنید.

  • ریسک کنید. ریسک تعهد را بپذیرید حتی اگر ببینید که دست‌یابی به اهداف‌تان را ایجاد نمی‌کند.

  • تعهد هم‌تیمی‌های خود را ارزیابی کنید. شما نمی‌توانید برای افراد بی‌تعهد، تعهد ایجاد کنید و از آنها توقع تعهد داشته باشید. پس شاید بی میلی شما برای ماندن در یک تیم به این دلیل است.

نمونه:

در سال 1519 هرنان کورتز با حمایت حاکم کوبا  با کشتی از کوبا عازم مکزیک شد تا برای اسپانیا ثروت و برای خودش شهرت کسب کند. اما سربازان او که به اندازه خود او فداکار نبودند به محض رسیدن به آنجا سر به شورش زده و قصد فرار به سمت کوبا را داشتند. او چند تا از کشتی‌ها را آتش زد تا کسی نتواند برگردد. شاید شما هم باید یکی دو کشتی را بسوزانید. به خاطر داشته باشید چیزی به اسم قهرمان «دودل» وجود ندارد.

مقالات مرتبط:
انعطاف پذیری و سازگاری
ارتباط
شایستگی و قابل اتکا بودن
منضبط بودن
ارتقا دادن دیگران و اشتیاق
هدفمند بودن و آگاهی از وظیفه
رابطه‌مندی
از درختان تا تلفن‌ها
راه‌حل‌گرا بودن
چگونه عضو خاصی از یک تیم باشیم
منبع: 17 اصل کار تیمی نوشته جان سی.ماکسول