پنج قاعده برای فروش هر کالایی در هر مکانی و هر زمانی
قاعده شماره 1: کالا یا خدمات شما باید مناسب بازار فعلی باشد. هیچ کالایی به خودی خود به فروش نمیرود.
قاعده شماره 2: مردم کالا نمیخرند، فایده میخرند. محصول شما باید مسائل آنها را حل کند.
قاعده شماره 3: سعی کنید کالایتان نیازی را برطرف سازند و در غیر این صورت نیاز جدیدی تولید کنید.
قاعده شماره 4: نزد مشتری اعتبار داشته باشید و آن را حفظ کنید.
قاعده شماره 5: مشتری هم کالای شما را بخواهد و هم پول پرداخت آن را داشته باشد.
انواع روشهای فروش
فروش شخصی: بهترین نوع فروش است و از روزی که کارتان راشروع میکنید، مشغول آن هستید.
خرده فروشی: از طریق فروشگاههای خرده فروشی اقدام به فروش محصول حود کنید. این احتمالاً بیشترین فروشی است که در دنیا صورت میگیرد.
توزیعکنندگان: به شما امکان توزیع کالاهایتان در سطح ملی و بینالمللی را میدهد.
روزنامهها: با این کار خریداران را به خرید فوری تشویق کنید.
پست مستقیم: لیستی از مشتریان احتمالی پیدا کنید و اطلاعات کالاهایتان را برایشان پست کنید.
اینترنت: وبسایتی درست کنید و کالاهایتان را در ان به فروش برسانید.
فروش مستقیم: به صورت مستقیم به ادارات و یا خانههای مردم مراجعه کرده و کالاهای خود را به فروش برسانید.
فروش در مهمانیها: اقلامی نظیر لوازم آرایش و یا لباس را میتوان به این شکل فروخت.
فروشگاههای زنجیرهای: با قرارداد فروش با آنها، کالای شما در تمام شعب آن فروشگاه، به فروش میرسد.
فروشهای جایزهای: کالایتان را به برخی از شرکتها برای جایزه مشتریان خودشان، بفروشید.
نمایندگی: فروش از طریق نمایندگیها سالانه میلیاردها دلار به شرکتها کمک میکنند.
نمایشگاهها: سالانه بیش از 15000 نمایشگاه در سطح جهان برپا میشوند و برخی از شرکتها تنها از همین طریق فروش میکنند.
بیندیشید و ثروتمند شوید
تمرینات ذهنی باعث بروز خلاقیت هستند و مثبتاندیشی اولین محرک خلاقیت است. ورزش و شوخ طبعی نیز بر هوش و فراست شما میافزاید، اما یکی از مهمترین اقدامات برای تحریک خلاقیت، این است که به طور کامل مسئولیت تمام کارهای خود را به عهده بگیرید و خود را قربانی شرایط و دیگران ندانید.
اندیشه مکانیکی و اندیشه تطبیقپذیر
طبق بررسیهای انجام شده، افراد با توجه به طرز فکرشان به دو گروه تقسیم میشوند.گروه اول، متفکران مکانیکی هستند. این اشخاص در اندیشههای خود سخت و بیانعطاف هستند. و وقتی نظری ابراز میکنند، نمیتوانید آنها را متقاعد سازید تا در روش خود تجدید نظر کنند. گروه دوم متفکران تطبیقپذیر هستند. این اشخاص از ذهن باز و انعطافپذیر برخوردارند و در کارهای خود نتیجهگیریهای شتابزده نمیکنند درِ بحث و گفتگو را نمیبندند. برای کار اقتصادی هم سعی کنید از اندیشهی تطبیقپذیر بهره ببرید و ذهن خود را بر بروی مسائل باز نگه دارید.
روش سیال سازی ذهنی
هدف یا مسئلهتان را بالای صفحه کاغذی به شکل سوال بنویسید. به عنوان مثال:«چگونه میتوانم تا 12 ماه دیگر درآمدم را دوبرابر کنم؟» بعد به این سوال با 20 جواب متفاوت پاسخ دهید. در جواب دادن متوجه میشوید که 3 تا 5 جواب اول تا حدود زیادی آسان است. اما 3 تا 5 جواب بعدی مشکلتر است. آنقدر به کارتان ادامه دهید تا 20 جواب را بنویسید. با ین کاری نیروی خلاقهتان به کار میافتد و جوابهای زیادی پیدا میکنید. جالب اینجاست که اغلب آخرین جوابها گرهگشای مسئلهی شماست.
از بهترینها بیاموزید
برای ثروتمند شدن دونکته را مدنظر قرار دهید؛ یا از اشتباهات و تجربهی خود درس بیاموزید و یا از اشتباهات و تجربه های دیگران درس بگیرید. روش دوم ارزانترین و سادهترین روش است.
کیفیات بزرگان
در مصاحبهای که چند سال پیش توسط موسسه گالوپ با 1500 فرد موفق انجام شد، آنها در مجموع از 5 کیفیت برجسته در ویژگیهای خود نام بردند:
عقل سلیم: عقل سلیم، کیفیت اصلی و کلید آنها برای گشودن درها به روی موفقیت بوده است.عقل سلیم توانایی تجربه کردن، اندیشیدن به این تجارب و آنگاه برداشت کردن قواعد عمومی و راهنمایی از تجارب فوق به منظور استفاده از آنها در تجارب بعدی است.
هوش و فراست: واقعیت این است که ابعاد مختلف هوش را نمیتوان با آزمون تعیین کرد و منظور از هوش، همان بهره هوشی که سنجیده میشود نیست. هوش روشی برای اقدام و عمل است.
تخصص و مهارت: شما زمانی از تخصص بهره دارید که یکی از برجستهترین افراد در حوزه کاری خود ارزیابی شوید.
مسئولیتپذیری: آنها همیشه خود را نیروی اصلی خلاقیت در زندگی در نظر میگیرند و فقط خود مسئول اصلی در موفقیت خود میدانند.
نتیجهمدار: نتیجه مدار بودن بدین معناست که افراد موفق مدام به نتایج فکر میکنند و اولویتهایشان را بر اساس رسیدن به نتیجه میچینند.
در پیشاپیش قرار بگیرید
به روشهای مختلفی میتوانید حرفه خود را در خط حرکت سریعی قرار دهید و مطمئن شوید که میتوانید در کوتاهترین مدت زمان ممکن بیشترین درآمد را ایجاد کنید:
خود را لازم و ضروری بکنید: هدف شما باید این باشد که برای شرکت خود به شخص ارزشمندی تبدیل شوید به طوری که امورات شرکت بدون شما نگذرد.
در مقایسه با دیگران سختکوشتر باشید: سعی کنید زودتر از دیگران کارتان را شروع کنید. در حین کار پرتلاش باشید و دیرتر از دیگران محل کارتان را ترک کنید.
مسئولیت 100 درصد کارهایتان را بپذیرید
اولویتهای خود را معین کنید: کارهای بی اهمیت زیادی را انجام ندهید، بلکه کاری را انجام بدهید که در نظر رییستان مهم جلوه کنید و یا کارهای او را انجام بدهید.
هرگز راضی نباشید: وقتی رییستان مسئولیت جدیدی به شما محول میکند با کمال میل بپذیرید و حتی بیشتر هم بخواهید.
کندترین فرزند شما
ضعیفترین مهارت شما میتواند نقشی تعیینکننده در کل عملکردتان ایجاد کند. آن مهارت میتواند سرعت تمام مهارتهای دیگرتان را برای به سرانجام رساندن یک کار تحتتاثیر قرار دهد. برایان تریسی در این باره میگوید:
«گاه از حضار در همایشهایم میپرسم اگر قرار باشد با جمعی کودک به راهپیمایی بروید، سرعت راه رفتن شما را چه کسی تعیین میکند؟ و شرکت کنندگان بدون مکث میگویند: کودکی که از همه کندتر حرکت میکند.»
به همین شکل شما نیز در هرچه مهارت کمتر دارید، سرعت حرکتتان راکندتر میسازد .
ایجاد قدرت
در شرکتی که کار میکنید میبایست خود را روز به روز قدرتمندتر از پیش کنید. اینگونه میتوانید مسیر موفقیت را سریعتر طی کنید. برای این کار از سه مدل قدرت نام میبریم:
قدرت شخصی: این قدرت با رفتار خوب و برخورد دوستانه در میان همکاران به وجود میاید و حمایت آنها را از شما به دنبال دارد.
قدرت تخصصی: انجام دادن درست کارهایتان به شما کمک می کند در نزد همکاران و مدیران قابل احترامتر شوید و مورد تحسین آنها قرار بگیرید.
قدرت سِمتی: سِمت شما در شرکت این امکان را به شما میدهد تا بتوانید بر سایر همکاران کنترل داشته باشید و از طریق سلسله مراتب به جایگاههای بالاتر برسید.
« برای موفقیت مهم نیست که در گذشته چه کردهاید، بلکه مهم این است که درآینده میخواهید چه کار کنید. بسیاری از افراد ناراحتیهای گذشته را بهانه میکنند تا دست به کار جدید نزنند. نگذارید این اتفاق برای شما بیفتد. از جایتان برخیزید و انرژی مثبت راههای نو را تجربه کنید. »
ارسال پاسخ