من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

موانع پیش رو کارآفرینان

موانعی که مطرح خواهند شد، با اندکی شدت و ضعف در همه ­ی جوامع وجود دارند، اگرچه به میزان توسعه یافتگی جوامع از شدت این موانع کاسته می­شود.

  1. آموزش در جهت خلاف خلاقیت: متأسفانه در برخی جوامع، آموزش مدلی غیر به روز و خسته ­کننده دارد، معلم محور همه چیز است و مطالب تئوری که اکثراً هم به کار آینده نمی آیند ذهن دانش آموزان را بمباران اطلاعاتی می­کند و آن­ها موظفند طوطی ­وار حفظ کنند، مدرک تحصیلی خود را گرفته و به انتخاب راه آینده بدون در نظر گرفتن خلاقیت، استعداد و رسالتشان دست بزنند.

  1. ضعف دانش علمی و فنی: این نکته نیز خود مانعی است، چه بسا خوب بیاموزیم و خلاق بار بیاییم، اما همچون تشنه ­ای در کویر به دانش کافی و لازم برای انجا کار خود مسلط نباشیم.

  1. فشارهای اجتماعی: هر جامعه یک سری رسوم و رفتار اجتماعی دارد که به آن به اصطلاح فرهنگ می­گویند و بیشتر جوامع و افرادشان در مقابل تغییر عادات و فرهنگشان مقاومند.

    متقاعد کردن افراد یک جامعه به مصرف یک کالای متفاوت یا دریافت خدمات با رویه­ ای جدا از رویه­ ی جاری کار آسانی نیست و تحقق این هدف در جوامع نیاز به ایجاد زیرساخت ­های لازم، آگاه­ سازی، صبر و پشتکار دارد. آگاهی رسانی اولیه و داشتن رفتاری فروتنانه در برابر مشتری می­تواند کمک شایانی به حل این مشکل بکند.

  1. ضعف اعتماد به نفس: با بررسی ویژگی ­های روحی و اخلاقی ملل مختلف در می­ یابیم که برخی ملت­ ها از شجاعت و اعتماد به نفس بالایی برخودارند و برخی خیر. فرد کارآفرین خودش بی شک از اعتماد به نفس و قدرت ریسک پذیری بالایی برخوردار است.

    در سطوح سازمانی و فردی، کارآفرین باید با نشر و ترویج روحیه­ ی کارآفرینی در سطح سازمان و محیط اطراف خود، قدرت اعتماد به نفس را در همکاران و اطرافیان خود تقویت کند تا پس از مدتی کارکنان و همکارانش عطش ورود به بازارهای جدیدتر را پیدا کرده و انگیزه­ ی تولید کالاهای نو و ابتکاری در سازمان افزایش یابد.

  1. علاقه­ ی زیاد به تفریح و تفرج و استراحت

 

  1. فقدان شهامت در پذیرش ریسک: در جوامع توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته، افراد بیشتر به دنبال کار مستمر و با امنیت بالا حتی با حقوق کم هستند و این را غایت آمال خود در اشتغال می­دانند، به اصطلاح آن­ها دنبال منبعی ثابت و دائمی برای گذران زندگی یکنواخت خود هستند. هرجا مبنای موفقیت و شکست، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی باشد، پذیرش مخاطره ی حاصل از انجام کار نو به عنوان یکی از شرایط انجام کار پذیرفته می­شود؛ به این ترتیب فرد کارآفرین و جسور، نه تنها خود این مخاطره را می­پذیرد بلکه با ایجاد یک استرس مثبت، سازمانش نیز برای این امر آماده می سازد و با این کار بقا در بازار متغییر بیرونی را تضمین می­کند.

 

  1. راحتی در تأمین تقلید: سازمان ها و شرکت ­ها سه دسته هستند: آن­هایی که پیشرو و خلاق هستند و رهبری بازار را در دست دارند؛ آن­هایی که در کمین شرکت­ های پیشرو به سرعت مدل ارائه شده توسط آنان را تقلید می­کنند و آن­هایی که دنباله رو هستند، یعنی فناوری را از شرکت­های پیشرفته می خرند و به تقلید از آنان میپردازند و تولید را تحت نظر و لیسانس شرکت­های پیشرو انجام می­دهند. بیشتر شرکت­ها از دسته­ ی سوم هستند، زیرا به هر حال تقلید راحت­ ترین کار است و البته کارآفرین به دنبال خلق و پویایی است و اگر تقلید و ایستایی اندیشه در کارش رخنه کند، شکست خواهد خورد.

 

  1. مقاومت در مقابل تغییر: عادت و اعتیاد به آن، از همراهان همیشگی جوامع بشری است. رفتار برخلاف این عادات برای همه سخت است. سازمان­ها و جوامع نیز به طور طبیعی و به عنوان سیستم ­های زنده، چنین ویژگی هایی دارند و تغییر در فرآیند رفتاری آن­ها بسیار مشکل و مستلزم صرف وقت و حوصله­ ی بسیار است. یک کارآفرین باید به این نکته به خوبی واقف باشد و برای مقابله با این مقاومت­ ها به بهترین شکل ممکن خود را مهیا کرده باشد. همچنین تغییر در عادات مصرف کنندگان نیز برای کارآفرین موضوع بسیار مهمی است . او باید به این واقعیت فردی و اجتماعی آگاهی و اشراف کامل داشته باشد و تلاش کند با استفاده از قدرت اندیشه مقاوت ­ها را کمتر و کمتر کند.

        

منبع:خلاقیت و کارآفرینی دو بال پرواز ما