مارک شخصی شما واکنش دیگران نسبت به شما را مشخص میسازد. اینکه آیا به حرف هایتان گوش میدهند، ازشما خرید میکنند و چقدر خرید میکنند، چه قیمتی حاضرند بپردازند با شرایط و اعتبار شما در بازار رابطه دارد. باید دقیقاً به این موضوع فکر کنید که اشخاص چه برداشتی نسبت به شما دارند، و بعد مراقب باشید که رفتار و اعمالتان سازگار با این تصویر و برداشت دیگران باشد.
در مورد مارک شخصی به دو عنصر میتوان اشاره کرد: قول هایی که میدهید و قول هایی که پایبند آن میمانید.
هفت قانون مارک شخصی:
-
تخصص: از تنوع طلبی بیش از اندازه خودداری ورزید. نخواهید برای همه اشخاص همه کاره باشید. صنعت، محصول، خدمت یا مهارت ویژهای را که بتوانید در آن به سطح بالا برسید، انتخاب کنید.
-
رهبری: تبدیل به یکی از مطلعترین، ماهرترین و محترمترین شخص در حیطه کار خود شوید.
-
شخصیت: کاری کنید که دیگران روی شما حساب کنند. خوشایند، مثبت و بانشاط باشید. با همه بدون توجه به شرایط، خوشرفتاری کنید.
-
متمایز بودن: هرکاری که می کنید باید بخشی از برنامه کلی شما باشد.گاه کار کوچکی مثل شیرینی فرستادن برای یک مشتری، شما را از رقبایتان متمایز میکند.
-
مرئی بودن: باید درگیر و فعال باشید. به انجمن های فعال در صنعت خود بپیوندید.
-
همخوانی: آنچه در پشت درهای بسته انجام میدهید باید با آنچه در حضور دیگران به نمایش میگذارید، همخوانی داشته باشد.
-
مداومت و استمرار: در حفظ و حراست از مارک شخصی خود بکوشید. هرگز از آن فاصله نگیرید و به آن امکان رشد کردن بدهید.
به حداکثر رساندن سود
وقتی سوددهی مشتریان خود را بررسی میکنید از خود چند سوال بپرسید: هر مشتری سالی چندبار از ما خرید میکند؟ به طور متوسط چقدر از شما خرید میکند؟حاشیه سود محصولات خریداری شده چقدر است؟ بعد از فروش چه زمانی صرف خدمات مشتریان میشود؟ ممکن است به این نتیجه برسید که قانون پارتو بر این وضعیت حاکم است. یعنی 20 درصد از مشتریان شما، 80 درصد سود شما را به دست میدهند. حالا موضوعی که مطرح است این است که با کسانی که کمترین سود را به شما میرسانند چه میکنید؟ بسیاری از آنها 10 درصد آخر مشتریان خود را رها میکنند و به جای آن، بیشترین توجه خود را به مشتریانی میکنند که بالاترین سوددهی را دارند.
سوددهی فروش و بازاریابی
آیا میدانید در ازای هزینههایی که صرف فروش و بازاریابی میکنید چقدر سود میکنید؟ اغلب شرکتها 25 تا 35 درصد مداخل خود را صرف هزینههای فروش و بازاریابی میکنند و با این حال نمیدانند در ازای آن دقیقاً چه مبلغی سود نصیب آنها میشود. برخی اوقات با تبلیغات زیاد میتوانید فروشتان را دوبرابر کنید اما در پایان متوجه میشوید که در کل ضرر کردهاید. پس مواظب هزینههای تبلیغات و بازاریابیتان باشید.
«امروزه بسیاری در کسبوکارهای خود مانده و راه پیش و پس ندارند. مشکل بسیاری از آنها نداشتن هدف و اولویت های مشخص جهت پیشروی در بازار است. در حالیکه میتوان با افزودن بر توانمندیهای مهارتی خود، برخی از کارهای خود را هم به دیگران تفویض کرد و وقت بیشتری را بر روی کارهایی که بیشترین ارزش را برای کسبوکار دارد، گذاشت. با این کار میتوان به تعادلی در زندگی و کسبوکار رسید.»
ارسال پاسخ