-
هر کاری که امکان اشتباه در آن باشد، اشتباه خواهد شد.
-
بودجه شما هر قدر هم که زیاد باشد، بیش از حد انتظار شما تولید هزینه خواهد کرد.
-
هر اندازه هم که زمان تکمیل پروژه را طولانی در نظر بگیرید، باز هم پروژه دیرتر از آن زمان تکمیل خواهد شد.
-
از میان همه چیزهایی که ممکن است اشتباه و خراب شوند، بدترین اتفاق در بدترین زمان خواهد افتاد و بیشترین هزینه را تولید خواهد کرد.
توجه داشته باشید که مورفی آدمی خوشبین بود.
اقدام محدودکننده را شناسایی کنید
در مدیریت پروژه همیشه حادثه یا اقدامی محدودکننده وجود دارد. این عاملی است که سرعت پیشرفت پروژه را مشخص می سازد. شما وظیفه دارید که دقت کنید و تمهیداتی فراهم آورید که همه کارها به درستی انجام شوند. چشم از توپ برندارید، حتی اگر بخشی از این کار را به کارکنانتان تفویض می کنید یا آن را به منابع بیرون از سازمان می دهید تا انجام شود.
در شمار برندگان قرار بگیرید
در تمام فعالیت تجاریتان استفاده درست از روش های مدیریت پروژه، مانند آنهایی که در این جا درباره شان بحث می کنیم، می تواند شما را در شرایط موفقیت قرار دهد. مهارت مدیریت پروژه به شما امکان میدهد که قدم به جلو بگذارید و سریع تر از هر زمانی به خواسته خود برسید. گرچه مراحل مدیریت پروژه ساده هستند، مهارت های مربوط به مدیریت پروژه پیچیده می باشند و نقشی اساسی در موفقیت شما دارند.
به کارکنانتان بها بدهید
توانایی شما در کنار آمدن با دیگران روی توانایی کسب درآمد شما بیش از هر کیفیت دیگر تاثیر دارد. برای اینکه بتوانید در حد امکانات خود درآمد کسب کنید، باید در کارکردن با دیگران متخصص شوید.
با یادگیری و تمرین می توانید در هر زمینه ای بر هوش خود بیفزایید و احتمالاً بیش از هر هوشی میتوانید بر هوش میان فردی خود اضافه کنید. علتش این است که ایجاد رابطه و حفظ آن برای موفقیت حرفه ای و خودانگاره شما ضرورت دارد.
سه نیاز عمیق
روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که سه نیاز اساسی اجتماعی که همه ما داریم عبارتند از: شامل شدن، کنترل و محبت.
نیاز اول همان تعلق داشتن است. ما نیاز داریم که به خانواده ای تعلق داشته باشیم، عضو یک گروه کاری باشیم، عضو گروه های اجتماعی باشیم، به سازمان های تجاری تعلق داشته باشیم و به عضویت انجمن های حرفه ای درآییم.
دومین نیاز اجتماعی ما نیاز به کنترل داشتن است. روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که پایه واساس نگرش ذهنی مثبت احساس کنترل داشتن است. ما تا حدی که احساسی کنیم بر زندگی خود کنترل داریم، شاد و راضی هستیم. و هر اندازه احساسی کنیم که کنترل نداریم، ناراضی می باشیم. بخش اعظم استرس ها ناشی از احساسی کنترل نداشتن بر بخش هایی از زندگی است که برایمان حائز اهمیت است.
سومین نیاز اجتماعی محبت است. اگر احساسی کنیم کسی به ما علاقه ندارد، زندگی کردن برایمان دشوار می شود. گاه تنها کافیست که احساسی کنیم در این دنیا یک نفر هست که به ما توجه دارد.
شما کار در حال پیشرفت هستید
هر یک از ما کار در حال پیشرفت هستیم. هر کدام بدون تجربه قبلی متولد می شویم و رشد می کنیم. به مرور صاحب منش و شخصیت می شویم. ما به خاطر تماس های انسانی با دیگران می آموزیم. بعضی از بخش های شخصیت شما، اگر به یک رابطه عمیق و صمیمانه با دیگران تن ندهید، دست نخورده باقی می ماند. تنها در صورت برقراری این رابطه است که شخصیتی بالغ تر پیدا می کنید.
ارسال پاسخ