من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

شناخت استرس به روش علمی

 

 

شناخت استرس به روش علمی

نویسنده:حانیه  فتاحی

 

در زندگی پر تلاطم امروزه فردی نیست که از وجود استرس به تنگنا نیامده باشد ،استرس زیاد باعث بازماندن افراد از فعالیت روزانه میشود که این امر باعث شکایت اکثر افراد و دلیل جستجو کردن راهکار برای از بین بردن این احساس است.

 

قبل از هر چیزی به معنای استرس بپردازیم:

 

وقتی حرف از واژه استرس به میان میاد اولین اسمی که در ذهن تداعی میشه نام هانس سلی است:

 

واژه استرس را اولین بار هانس سلی در دهه چهل میلادی (حدود هفتاد سال قبل) به‌کار برد.

او لغت استرس را از حوزه فیزیک و مکانیک اقتباس کرد.

البته بعدها نوشت که لغتی که او مد نظر داشته تنش یا Stress نبوده و بیشتر منظورش Strain یا کرنش بوده؛ اما به علت ضعف در زبان، در درک معنی آنها اشتباه کرده است.

به هر حال امروز معنا و مفهوم استرس بسیار فراتر از یک استعاره مکانیکی است. بنابراین دیگر چندان مهم نیست که هانس سلی در ابتدا مفهوم این کلمه را درست درک کرده است یا نه.

بی‌تردید می‌توان هانس سلی را کاشف استرس دانست. درست همان‌طور که نیوتون، گرانش را – که همواره همراه بشر بود  کشف و معرفی کرد.

 

تعریف های مختلفی برای واژه استرس مطرح شده ما در زیر به آنها اشاره میکنیم:

 

استرس  شرایط یا احساسی  است که در آن، فرد  از لحاظ ادراکی  بر این باور است که  مجموع خواسته‌ها و انتظاراتی  که از او وجود دارد، فراتر از منابع، امکانات و توانمندی‌های در اختیار اوست.

 

تعریفی دیگر:

استرس وضعیتی است که یک واکنش بیولوژیکی خاص را در بدن ایجاد می‌کند. هنگامی ‌که شما یک تهدید یا یک چالش بزرگ را درک می‌کنید، برخی مواد شیمیایی و هورمون‌‌ها در بدن شما افزایش می‌یابد که موجب ایجاد واکنش‌های اضطرابی می‌شوند.

 

واژه استرس مستقیما از زبان لاتین گرفته شده و به معنی تحمیل، فشار و خسته‌شدن است. در فلسفه شرقی استرس به نبود آرامش درونی اطلاق می‌شود و در فرهنگ غربی، استرس به‌عنوان نبود کنترل احساسی تعریف می‌شود.

 

استرس پاسخ طبیعی و فیزیکی به وقایعی است که باعث احساس خطر یا برهم خوردن تعادلتان می‌شود .زمانی که با خطر مواجه می‌شوید (چه واقعی و چه بر اساس تصورات) عوامل دفاعی بدن ترمز را کشیده و عکس‌العملی خودکار نشان می‌دهند که این عکس‌العمل روش بدن برای محافظت از شماست.

عوامل ایجاد کننده استرس را می‌توان به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کرد؛ مهم‌ترین عوامل استرس زای بیرونی عبارتند از مشکلات زندگی (مشکلات اقتصادی، ناامنی شغلی، کار طاقت‌فرسا) و دگرگونی‌های زندگی (مرگ همسر، فرزند یا والدین، ازدواج، طلاق و مهاجرت)؛ اگر استرس از حد معینی فراتر رود به پریشانی تبدیل می‌شود و سلامتی و عملکرد فرد دچار اختلال می‌شوند.

 

فیزیولوژیک استرس

 

دید کلی

 استرس (فشار روانی) به هر علتی باشد، در جسم تعداد زیادی تغییرات فیزیولوژیک کوچک و بزرگ بوجود می‌آید. این تغییرات که در چندین مرحله بوجود می‌آید، جسم را در مقابل عامل استرس‌زا (فشارآور) آماده می‌کند، ولی در دراز مدت می‌تواند مقاومت بدن را در مقابل بیماریها تضعیف کند. مهمترین دستگاههایی که تغییرات در آنها بوجود می‌آید، دستگاه عصبی خودکار (دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک) است.

تغییرات فیزیولوژیک استرس در استرس‌های ضعیف در دستگاه پاراسمپاتیک (parasympathetic sestem) سرعت ضربان قلب را کاهش می‌دهد و فشار خون را پایین می‌آورد، در حالی که حرکات ماهیچه‌ای معده و روده را افزایش می‌دهد. این در حالی است که شرایط استرس‌زای شدید دستگاه سمپاتیک (sympathetic sestem) فعال شده و باعث افزایش تعداد ضربانهای قلب و تعداد نفس کشیدنها می‌شود، حرکات ماهیچه‌ای معده را کند می‌کند و رگهای خونی را منقبض و فشارخون را بالا می‌برد. همچنین برخی هورمونها از جمله آدرنالین (Adrenaline) ، کورتیزول (Cortisol) را آزاد می‌سازد. این هورمونها چربی‌ها را به جریان خون وارد می‌کند و در نتیجه برای ارگانیسم انرژی فراهم می‌شود.

 

 

 

 

مراحل تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از استرس :

 

مرحله اول؛ اعلام خطر (هشدار)

 

در این مرحله ارگانیسم از طریق فعال کردن دستگاه سمپاتیک در مقابل عوامل استرس‌زا واکنش می‌دهد. بنابراین ارگانیسم مقدار زیادی انرژی در اختیار می‌گیرد، بیشتر دقت می‌کند و آماده می‌شود که با عامل استرس‌زا مبارزه کند.

 

مرحله دوم؛ مقاومتگر

 

 اگرعامل استرس‌زا همچنان حضور داشته باشد، ارگانیسم به مرحله مقاومت وارد می‌شود. در این مرحله اعلام خطر از بین می‌رود و ارگانیسم خود را باعامل استرس‌زا انطباق می‌دهد. برای مثال ، اگر ارگانیسم دچار بیماری باشد، میزان مقاومت او در برابر بیماری به بالاترین حد طبیعی افزایش می‌یابد. این مرحله برای ارگانیسم مرحله پرزحمتی است.

 

مرحله سوم؛ فرسودگی

 

 ادامه طولانی مدت عامل استرس‌زا دیر یا زود مرحله فرسودگی را به همراه می‌آورد. در جریان این مرحله پایانی نشانه‌های آشکار کننده هشداری ظاهر می‌شود، مقاومت در مقابل بیماری کاهش می‌یابد، انرژی لازم برای سازگاری از بین می‌رود و در نهایت مرگ از راه می‌رسد.

 

استرس و دستگاه ایمنی

 

تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استرس می‌توانند فعالیت دستگاه ایمنی بدن را مختل کنند و تضعیف دستگاه ایمنی ، بدن را برای ابتلا به تعداد زیادی از بیماریهای جسمی و روانی آماده می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد که استرسهای شدید ، مثل : فوت عزیزان، جراحی ، محرومیت از خواب ، در دستگاههای ایمنی بدن تغییر شکلهایی بوجود می‌آورد. بین این تغییر شکلها و میزان بالای هورمونهای ناشی از استرس ، نظیر اپی نفرین (Epinephrine) و نور اپی نفرین(Norepinephrine) و کورتیزول رابطه پیدا شده است. به نظر می‌رسد که حضور این هورمونها معمولا پیش از تضعیف دستگاه ایمنی و بروز بیماریهای عفونی صورت می‌گیرد.

 

 

 

استرس و بیماریهای خطرناک

 

در تحول و گسترش تعداد زیادی از بیماریهای جسمی بویژه رماتیسم ، التهاب کیسه صفرا ، میگرن ،آسم ، اختلالهای معده و روده و بیماریهای قلبی و سرطان عوامل روانی در کنار سایر عوامل نقش مهمی دارند. این بیماریها تحت عنوان بیماریهای روان تنی (Psycho_Somatic) مورد بحث قرار می‌گیرند. در زیر نقش استرس در دو بیماری سرطان و بیماریهای قلبی را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

 

نقش استرس در بیماری سرطان

ریشه سرطان را سلولی تشکیل می‌دهد که بدون کنترل تکثیر می‌شود، سلولهای تکثیر شده به تدریج بر سلولهای سالم هجوم می‌برند، آنها را معیوب می‌کنند، یا از بین می‌برند، بافتها و اعضای بدن را تخریب می‌کنند و بدین وسیله موجب مرگ می‌شوند. هر چیزی می‌تواند علت سرطان باشد. سیگار ، مواد شیمیایی ، تغییرات زیست شیمیایی بدن و … .

 

اکثر مردم باور نمی‌کنند که رفتار نیز می‌تواند این عوامل را تحت تاثیر قراردهد. مثلا سیگار کشیدن نوعی رفتار است که تعدادی از انسانها انجام می‌دهند، در حالی که رفتار انسان نباید طوری باشد که او را در معرض عوامل خطرساز قرار دهد. در حالی که اجتناب از عوامل سرطان‌زا به علت عادتهای عمیق و ریشه‌دار پیچیده دشوار و با استرسهای فراوان همراه است.

 

نقش استرس در بیماری های قلبی

بیماریهای قلبی عبارت از کلیه نارسایی‌هایی است که بر اثر کارکرد بد ماهیچه‌های قلب بوجود می‌آید. عواملی از قبیل سیگار کشیدن ، چاقی و رژیم غذایی پرچربی ، نبود فعالیت بدنی و ورزش ، ویژگیهای شخصیتی و استرس در این بیماری نقش دارند. در موقع بروز شرایط استرس‌زا دستگاه سمپاتیک فعال شده هورمونهای اپی نفرین و نور اپی نفرین را به مقدار زیاد وارد جریان خون می‌نماید، تا با افزایش ضربان قلب انرژی لازم از طریق چربیهای ذخیره تامین شود.

 

حال اگر فعالیت جسمی صورت گیرد، ارگانیسم این چربیها را ستفاده می‌کند و هیچ عارضه ثانوی زیان‌آوری ایجاد نخواهد شد، ولی اگر هیچ فعالیت جسمی صورت نگیرد، چربی وارد شده به خون به دیواره‌های رگهای خونی خواهند چسبید و رسوبهای چربی را تشکیل خواهند داد. با تراکم این رسوب جریان خون به طرف ماهیچه‌های خون کند و حتی قطع خواهد شد و در نتیجه حمله قلبیپیش خواهد آمد.

 

همچنین پیش از بروز حمله قلبی اگر فرد در محیطهای استرس‌زا فعالیت کند، به افزایش ضربان قلب منجر خواهد شد، ولی چون قلب نارسایی دارد، توان این افزایش ضربان را نخواهد داشت و این موضوع به حمله‌های دیگر منجر شده و ممکن است به مرگ فرد منتهی شود.

 

آکادمی هفت ، روشنگر مسیر موفقیت ……..