واقعیت جدید بازاریابی
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که همهچیز به حد اشباع رسیدهاست. مغر انسانها تاکنون هرگز مجبور نبوده است مقدار اطلاعاتی را که امروزه نیاز دارد پردازش کند. یک فرد معمولی با سیلابی از عوامل مزاحم احاطه شده است. به همین دلیل آستانهی توجه و تمرکز آنها کمتر و حالت تدافعیشان قویتر شده است. در این شرایط سرمایهگذاران و کارفرمایان باید در مورد راههای دسترسی به مخاطبان خود، که با توجه به تجربههایی که به دست آمده است به نظر میرسد تاکنون کارهارا به بدترین شکل انجام میدادند، تجدید نظر کنند.
رسانههای اجتماعی همه چیز را در این رابطه تغییر داده و راهی را که مشتریان میتوانند شما را پیدا کنند، در مورد شما تحقیق و از شما خرید کنند، به طور چشمگیری دگرگون کردهاند. رسانهی اجتماعی دست واسطهگران و دلالان(و همینطور بسیاری شغلهای دیگر) را کوتاه و کنترل و نظارت بر یک برند را مشکل کرده است و میتواند باعث پایین آمدن قیمتها شود.
حقیقتی در مورد برندسازی
جو کلاووی برداشتی هوشمندانه از برندسازی دارد. به جای اینکه شما سعی کنید عضو گروهی شوید، او شما را تشویق میکند که گروه جدیدی را بسازید و تنها عضو آن باشید.
برند شما لوگو یا رنگهای واحدی نیست و واقعاً حتی محصول یا خدمتی که عرضه میکنید هم به شمار نمیآید. برند شما انعکاس محصول یا خدمت شما و برداشتی است که بازار از شما دارد و این از طریق تجربهای که مشتریان با محصول و خدمت شما دارند، حاصل میشود. این امکان را برای مردم فراهم کرده است تا آن تجربهها را بلافاصله و به راحتی به اشتراک بگذارند و این امر روی برندها بسیار تاثیر داشته است.
آنها طرفدار پرشور و هیجان محصولی هستند که خریداری میکنند یا به معنای دقیقتر، طرفدار تجربههای خود هستند. آنها به آنچه میخرند، اعتقاد دارند و میخواهند این تجربه خود را با هر کس که میشناسند، سهیم شوند. آنها از یک خریدار به یک تیم بازاریابی تبدیل میشوند که بسیار قدرتمندتر از هر مقدار پول است. هیچ برندی نمیتواند گروهی را جذب کند، مگر اینکه باعث شود آنها احساسی خاص نسبت به خود داشته باشند. نایک باعث میشود هر کسی که از آن برند استفاده میکند احساس یک ورزشکار سرآمد را داشته باشد و اپل باعث میشود که احساس کنید به روز هستید و …
نتیجه: بسیاری از شرکتها از گردونه رقابت خارج خواهند شد، چرا که روش جدید برندسازی و بازاریابی، روشهایی را که معمولی و عادی است از دور خارج خواهد کرد. آنها با شرکتهای معتبر و اصلی که از رسانههای اجتماعی استقبال خواهند کرد و هیچ ترسی از شفافسازی ندارند جایگزین خواهد شد. به عنوان مثال خردهفروشی هر هفته در حال محو شدن است. و این جای تعجب ندارد، چرا که الگوی تجاری خردهفروشی دستکم 200 سال است که به هیچ وجه تغییری اساسی نکرده است.
بازاریابی شبکهای
بازاریابی شبکهای که اغلب به آن MLM هم گفته میشود و نام کامل ان بازاریابی چند سطحی است، امروزه برای دستیابی به همهی هدفهای کاربردی شناخته شده است. این روش بازاریابی از سال 1956 پایهگذاری شد؛ یعنی درست زمانی که دکتر فرست شاکلی شرکت تجاری شاکلی را به همراه دو دوست دوران کودکی خود راهاندازی کرد. از آن زمان به بعد، بازاریابی شبکهای و حرفهی خواهر او یعنی فروش مستقیم، در روند خرید و فروش نقش مداوم داشته است. در حال حاضر شرکتهای بازاریابی به سرعت در حال پیشروی و رشد هستند و به مرز 28 میلیارد دلار در سال در آمریکا و 117 میلیارد دلار در سراسر دنیا رسیدهاند. ما در دوران طلایی این نوع از بازاریابی به سر میبریم. بازاریابی شبکهای، جنبهی اجتماعی دارد و هر محصول بر اساس تایید کسی که میشناسید و به او اعتماد دارید، عرضه میشود.
ارسال پاسخ