برای به دست آوردن پول، نیازی به پول نیست: مخربترین جمله ای که خیلی هم عمومیت دارد این است که«پول، پول میآورد.» در واقع دسترسی داشتن به سرمایهی اولیه وقتی شما نیازی به آن ندارید، میتواند مانع از رشد شما شود. چیزی که شاید خیلی کمک کننده به نظر بیاید، چه بسا آسیب رسان هم باشد. این عبارت را میشود با کمی تغییر، به این شکل درآورد:«اغلب پول زیادی لازم است تا پول زیادی به دست آوری»
هر فصل مالیات را پرداخت کنید: مالیات خود را هر فصل پرداخت کنید و مانع از ازدیاد و جریمهی آن بشوید
چکی که در دست دارید یعنی هیچی: سعی کنید به جای چک، نقدی کار کنید و یا از داشتن پول در حساب طرف مقابل مطمئن شوید.
از جریان نقدینگی منفی جلوگیری کنید: اطمینان حاصل کنید در کسب و کار شما نهتنها اظهارات درآمد ماهانه، بلکه صورت وجوه نقد ماهانه نیز محاسبه میشود. در نتیجه متوجه خواهید شد که چگونه از جریان نقدی منفی و مخرب جلوگیری کنید. حالا یا با کاهش هزینهها و محکم کردن چرخهی فروش یا دریافت پول نقد.
پیش از آنکه نیاز پیدا کنید از بانک وام بگیرید: کارآفرینان باید آگاه باشند که رکود و سقوط اقتصادی در هر جامعهای امکان وقوع دارد. یکی از بهترین روشها برای جلوگیری از خطرات پیش بینی نشده، این است که در زمانی که همه چیز مساعد است و نیاز مالی ندارید، درخواست اعتبار مالی دهید. به این دلیل که بانکها ترجیح میدهند به کسب و کارهایی که که وضعشان خوب است و احتمال پرداخت اقساط را دارند، وام دهند.
پیش پرداخت پادشاه است: ماهیت کسب و کار این است که خریدار میخواهد تا حد امکان دیرتر پول را پرداخت کند و و فروشنده میخواهد هر چه سریعتر به پولش برسد. هدف شما به عنوان کارآفرین حفظ جریان نقدی مناسب است.
استخدام یک حسابدار حرفهای، مصرف درست پول است: سه دلیل برای اینکه یک حسابدار خوب استخدام کنید:
1- حسابدارها پول را حفظ میکنند.
2- حسابدار در وقت شما صرفه جویی میکند.
3- حسابدارها خیلی گران نیستند.
داشتن سرمایه گذار معایبی هم دارد: سه تصور اشتباهی که در مورد سرمایه گذاران وجود دارد:
1-پیدا کردن سرمایه گذار بسیار آسان است.
2- جواب مثبت یک سرمایه گذار ، باعث حل شدن تمام مشکلات شما میشود.
3-کسب وکار خیلی زود رونق خواهد گرفت.
اگر رفتن به سمت سرمایه گذار را انتخاب کردهاید، دانستن آثار منفیِ داشتن سرمایه گذار، شما را برای چنین تجربهای آمادهتر میکند.
بر ایجاد درآمد تمرکز کنید: به یاد داشته باشید کسب و کار بدون فروش، اصلا وجود ندارد. شرکتها تنها از طریق فروش است که قابلیت خود را اثبات میکنند. بهترین کارآفرینان هر روز دربارهی میزان درآمد از خود سوال میپرسند.
برای کاهش خطر، از بانکهای مختلف استفاده کنید: بانکها همهی حسابهایی که از یک شخص دارند را به هم مرتبط میسازند. این باعث میشود هر زمان که مشکل مالی در حساب شخصی یا در حساب کسب وکارتان پیش بیاید، بر روی دیگر حسابها هم تاثیر منفی میگذارد و کسب و کارتان را با مشکل مواجه میکند.
بازاریابی و فروش
شما چه بخواهید چه نخواهید در حال فروش هستید: از همان ابتدا بر روی فروش و نیاز مشتری متمرکز شوید. اگر هم علاقهای به فروش ندارید تیمی از بازاریابها و متخصصین فروش برای خود دست و پا کنید. شاید شما فرد مناسبی برای نزدیکی با مشتری و بستن قرارداد با او نباشید. در نهایت لازم به ذکر است که تنها به خاطر اینکه کسب و کاری داشته باشید شروع به کار نکنید. برای شروع کسب و کار هیچ راهی بهتر از داشتن سفارش خرید نیست.
مشتری رییس شماست: واقعیت این است که حتی زمانی که کارآفرین هستید باز هم برای خود رییس دارید؛ مشتری (Customer). این عقیده که کارآفرینان مجبور نیستند به کسی جواب پس بدهند، یک توهم و خیال باطل است. هر کسب و کاری برای رفع نیازهای مشتری است. این روزها مخصوصاً با وجود رسانههای اجتماعی نمیتوانید جوری رفتار کنید که مشتری را نادیده بگیرید. این فریبکارانه است که میگویند کارآفرین باشید تا رییس خود بشوید.
شبکه سازی همه چیز دربارهی شما نیست: مواظب باشید وقت و پولتان را برای شبکه ساختن با دیگر شرکتها و یا مشتریان هدر ندهید. گاهی وقتها با اینکار فقط به آنها خدمت رسانیمیکنید.
وقت خود را برای افرادی که نمیتوانند بگویند بله، هدر ندهید: وقت خودتان را برای مجاب کردن افرادی که فقط یک فرمانبردار هستند و تصمیم گیرندهی نهایی نیستند، هدر ندهید. از آنها بپرسید تصمیم گیرندهی نهایی کیست و سعی کنید با پیدا کردن آنها ساعات زیادی از وقت خود را صرفه جویی کنید.
چیزی شبیه تماس سرد و خشک وجود ندارد: شما میتوانید صحبت خود را با این عبارت شروع کنید؛ من می دانم شما از شرکت الف خرید کردهاید، اما اجازه دهید تا برایتان از محصولاتمان بگویم که کیفیتی بالاتر و هزینهای کمتر دارند. با گفتن این حرف شما دو کار مهم انجام میدهید: اعتماد مشتری احتمالی را با ارائهی سابقهی خریدش جلب کرده و او را جذب قیمتهای کمتر خود سازید.
دربارهی کسب و کارتان به همه بگویید: عجیب است که برخی کارآفرینان فکر میکنند اگر در رابطه با کاری که انجام میدهند حرف بزنند، ممکن است از جانب دیگران آزار ببینند. برخی از واکنشهای منفی طرف مقابل میترسند اما بدانید برخی از کسب و کارها به همین دلایل از بین میروند.
سوالات درست بپرسید: هنرِ سوالات خوب پرسیدن باید در فهرست نخست اولویتهای مهارتهای کارآفرینان قرار گیرد. سوالات خوب و بد داریم و یک کارآفرین موفق کسی است که این دو دسته سوال را از هم تشخیص دهد. به طور کلی سوال بد سوالی است که شما را برای ارائهی یک جواب حقیقی تشویق نکند. به عنوان مثال به جای اینکه بگویی: فاکتورش را برایتان ارسال کنم؟ بگویید مراحل پرداخت کاملتون به چه صورت است؟
برای کالا یا خدماتتان بیشترین قیمت را بگیرید: اشتباهی که معمولاً کارآفرینان تازهکار می کنند این است که قیمت محصول یا خدمات خود را پایین میآورند. شاید این روش مناسبی برای ورود به بازار و یا جذب مشتری باشد، اما در طولانی مدت موجب نابودی کسب و کارتان خواهد شد. البته کیفیت را از یاد نبرید. شما نمیتوانید تقاضای پول زیاد کنید، در حالیکه برای محصول یا خدماتتان به راحتی جایگزین بهتری وجود داشته باشد.
با مشتریان رییسوار رفتار نکنید: کارآفرینان جوان معمولاً این اشتباه را میکنند که برای حرفهای نشان دان خود، با مشتری، رییسوار برخورد میکنند. چهار دلیل برای بروز چنین رفتارهایی وجود دارد:
-
فکر میکنند که مدیر عاملان باید اینگونه رفتار کنند.
-
کمی بش از حد معمول برای واگذاری امور به افراد دیگر تعلل میکنند.
-
خود را بزرگتر از چیزی که هستند، تصور میکنند.
-
میخواهند این حس را القا کنند که کسب و کار بزرگی را رهبری میکنند.
کینه را نگه ندارید: احساسات منفی میتوانند بدترین دشمن شما باشند و موجب میشوند فرصتهای بزرگ را از دست بدهید. یکی از سختترین کارها کنترل خشمی است که از روبرو شدن با یک مشتری بداخلاق و یا توهین کننده، دارید.
برای مطالعه مقدمه این مقاله کلیلک کنید:
ذهن کارآفرینان
مقاله مرتبط:
رهبری و انگیزه در کار
منبع:ذهن کارآفرینان
ارسال پاسخ