من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

رهبری و انگیزه در کار

به رغم آنچه حس می‌کنید عمل کنید: غلبه بر احساسی که داریم، شبیه به عمل کردن خلاف چیزی است که باید انجام دهیم. اجازه ندهید احساسات تان موجب نابودی فرصت‌های بزرگ‌ تان شوند.

ترس های خود را پشت سر بگذارید: مسیر کارآفرینی همچون یک مسیر مسابقه‌ی اتوموبیل رانی پر از موانع و ناهمواری و پستی و بلندی است. همه‌ی این موانع موجب ترس می‌شوند و اگر بر آن‌ها غلبه نکنید به نابودی‌تان ختم می‌شود.

فداکاری‌های بزرگ انجام دهید: شما می‌توانید با آنچه یک کارآفرین حاضر است قربانی کند تا ایده‌اش به واقعیت تبدیل شود، او را بسنجید. کارآفرینان بزرگ گاهی از همه چیزشان می‌گذرند. همه‌ی کارآفرینان زندگی خیلی عالی ندارند و پول زیاد به دست نمی‌آورند. کارآفرینی برای آدم‌های ضعیف نیست. اگر نمی‌توانید خود را آماده‌ی از دست دادن همه چیز کنید، دنبال کار دیگری بروید.

شما استقامتی غیر قابل باور دارید: یک کارآفرین باید استقامتی فراتر از معمول داشته باشد. چیزی که باهوش بودن، قدرت رهبری و سرمایه داشتن هم مهم‌تر است.

 

انگیزه

انگیزه از شکل های مختلفی به وجود می‌آید که خیلی از آنها ناخودآگاه ایجاد می شوند. شما باید از تمام چیزهایی که به افزایش انگیزه در شما کمک می‌کند، آگاهی داشته باشید.

موفق بودن همه‌ی هدف نیست: برخی فکر می‌کنند کارآفرین بودن یکی از سریع ترین راه ها برای موفق بودن و کسب احترام است اما یک کارآفرین واقعی خود را درگیر ظاهر و نماد خارجی موفقیت نمی‌کند بلکه بیشتر به حل مشکلاتی می‌پردازد که از آن طریق ارزش خود را پیش مشتریانش بالاتر ببرد.

گاهی اوقات بیشتر از آنکه احترام ببینید آزرده خاطر می‌شوید: شما اغلب به عنوان یک کارآفرین توسط افراد نادان آزار می بینید. آن‌ها نه‌تنها شما را به عنوان ناجی اقتصادی نمی‌بینند بلکه شما را پست هم می‌دانند. دلایل اینگونه نگرش می‌تواند این موارد باشد:

 1- اغلب به دلیل حسادت و مخصوصاً از طرف افراد نزدیک. مردم اغلب به افرادی که جرات انجام کارهای بزرگ دارند، حسادت می‌کنند.

2- بی احترامی به دلیل اینکه کارآفرینان عضوی از یک شرکت یا شبکه‌ی خاص نیستند.

کارآفرینی در خون شماست: انتخاب اینکه کارآفرین بشوید، می‌تواند تلاش و تجربه‌ی بی نظیری باشد. سعی کنید درباره‌ی گذشته‌ی خانوادگی خود کمی تحقیق کنید. احتمالاً شما هم کسانی را پیدا می‌کنید که همانند شما دست به اعمال مخاطره‌آمیزی زده باشند. شما فردی شجاع را در خانواده پیدا خواهید کرد که به او افتخار کنید و از او الهام بگیرید.

شما ارزش خود را می دانید: اثبات آنچه که معتقدید ارزش شما و یا شرکت شماست، طاقت فرساست. بسیاری از کارآفرینان بالقوه ارزش خود را نمی دانند و به خاطر آسایش خود فلج شده‌اند. آنها تمایلی به افزایش پتانسیل خود ندارند ولی اگر بیدار می‌شدند می فهمیدند که درآمد فعلی آنها فقط بخش کوچکی از آن چیزی است که می‌توانستند داشته باشند.

نمی توانید در یک شغل بمانید: علائم بسیاری برای این که نشان دهند شما کارآفرین هستید یا نه وجود دارند. اما عدم توانایی شما در ماندن طولانی مدت در یک شغل می‌تواند مهمترین نشانه باشد.

برای کارآفرین بودن هیچوقت خیلی دیر نیست: تحقیقات به شکل قابل توجهی نشان می دهند که احتمال موفقیت افراد مسن‌تر در کارآفرینی ، بیشتر است. آن‌ها در طی سال‌ها کار، گنجینه‌ای از مهارت به دست آورده‌اند که برای هدایت بهتر امواج متلاطم کارآفرینی مورد نیاز است.

پیروی از احساسات غلط است: اخیراً مرد بزرگ کسب و کار، مارک کوبان(Mark Cuban) در وبلاگ خود اینگونه نوشت: به دنبال علاقه رفتن، بدترین توصیه ای است که می‌شود از کسی گرفت یا به کسی داد. اگر می‌خواهید بدانید که تقدیر شما کجا قرار گرفته به این نگاه کنید که وقت‌تان را کجا صرف می‌کنید. به دنبال تمایلات‌تان نباشید. بلکه تلاش‌تان را دنبال کنید. کارآفرینی با کار و زحمت فراوان به دست می‌آید، نه با خوشی و سرمستی. اگر شما بتوانید طوری پیش بروید که کسب و کار را با علایق‌تان همسو کنید فوق العاده خواهد بود. اما این یک الزام نخواهد بود.

شما انگیزه‌ی واقعی دارید: اصولاً کارآفرینان به واسطه‌ی بقا یا ماندن بر استاندار خاصی از زندگی، برانگیخته می‌شوند و به همین دلیل کسب و کارشان رشد زیادی نمی‌کند. آنها باید به دنبال اهداف و استراتژی‌های هوشمندانه باشند.

شما زندگی خود را دوست دارید: کارآفرینان چه در حال اعلام ورشکستگی باشند، و چه در حال آمادگی برای عرضه‌ی عمومی، عاشق ریسک‌پذیری و راه اندازی کسب و کار هستند. برای بیشتر آنها زندگی طور دیگر نمی‌تواند ادامه داشته باشد.

شما برای همیشه کارآفرین هستید: محمد یونس پیشگام سرمایه گذاری در بنگاه های زود بازده، و برنده‌ی جایزه صلح نوبل می‌گوید:« همه‌ی انسان‌ها کارآفرین هستند. زمانی که در غارها زندگی میکردیم هر کدام خوداشتغالی داشتیم. یافتن غذا و سیر کردن خودمان. تاریخ بشر از اینجا آغاز شده است. با ورود تمدن، ما آن را سرکوب کردیم. شروع به کارگری کردیم. چون آنها به ما حکم کردند که شما کارگر هستید. فراموش کردیم که کارآفرین بودیم.»

«مهم نیست آخرین کسب و کار یک کارآفرین چقدر متضرر شده باشد. آنها قدرت منحصر به فردی به منظور تفکیک کردن تلاش‌شان از تقدس مفهوم کارآفرینی دارند. صرف نظر از اینکه کارمندیم یا کارآفرین، کارآفرینی چنان جذاب و فریبنده است که از این پس اگر به کار 9 صبح تا 5 عصر برگردید، هیچ‌وقت مثل سابق به آن نگاه نخواهید کرد. شاید شما به یک کارآفرین در خفا یا در حال تحول، تبدیل خواهید شد.»

برای مطالعه مقدمه این مقاله کلیلک کنید:
ذهن کارآفرینان
مقاله مرتبط:
سرمایه گذاری در ذهن کارآفرینان
منبع:ذهن کارآفرینان