ساختن نمونه اولیه کسب وکار یک فرآیند پیوسته است. فرآیندی که آن را توسعه ی کسب وکار می نامیم. توسعه ی کسب وکار سه اصل متمایز اما مرتبط باهم دارد: نوآوری،کمّی سازی، هماهنگ سازی.
نوآوری:
خلاقیت با نوآوری یکی نیست. استاد دانشگاه هاروارد، پروفسور تئودور لویت معتقد است : «خلاقیت یعنی اندیشیدن درباره ی چیزهای جدید و نوآوری یعنی انجام دادن چیزهای جدید»
برای لحظه ای تصور کنید تنها با جایگزینی یک عبارت جدید و خلاقانه در زمان فروش، بدون صرف هزینه، موفق می شوید فروش تان را افزایش بدهید؛ این به شوق و خلاقیت خودتان بستگی دارد . درواقع نوآوری خود را در تغییر تعدادی از لغات، طرز برخورد و رنگ لباس کار نشان میدهد. نوآوری، قلب هر کسب وکار استثنایی است و به این معنی میباشد که شما پیوسته باید از خودتان سوال کنید:« چه چیزی مانع میشود تا مشتری من نتواند خواسته هایش را از کسب وکار من دریافت کند؟» باید در حین انجام کار همواره از خود بپرسید:« بهترین راه برای انجام این کار چیست؟» با این کار شما مهارت تان را پرورش دادهاید؛ تا زمانی که به نوآوری توجه شود و کارمندان به حفظ آن تشویق بشوند، کسب وکار شما بیشتر توسعه مییابد. نوآوری باید هدفمند و مطابق با سلیقه ی مشتری باشد و در انجام امور نقش تسهیل کننده را بازی کند، در غیر این صورت نوآوری محسوب نمیشود بلکه بیشتر مشکل آفرینی خواهد بود.
مکانیزم نوآوری در ذهن مشتری کسب وکار شما را متمایز می سازد و شخصیت شما را پایه ریزی میکنند. نوآوری حاصل بررسی های علمی صورت گرفته در مورد نیازهای فعلی مشتریان و آنچه در آینده بدان محتاج خواهند شد، است.
نوآوری ویژگی افراد خلاق و صبور است.
کمّی سازی:
نوآوری به تنهایی کمکی نمی کند، بلکه زمانی مؤثر واقع میشود که مورد ارزیابی کمّی قرار بگیرد تا متوجه شوید اصلاً آیا این نوآوری برایتان مفید بوده یا خیر؟ در واقع، با استفاده از کمّی سازی در تأثیر نوآوری را مشخص می کند. برآورد ارزش دقیق نوآوری شما و اینکه چه نوع بهبودی در سیستم کسب وکارتان به وجود آورده، وابسته به اعداد و ارقام کسب شده از اصل مهم کمّی سازی است. باید در آغاز مرحله ی توسعه ی کسب وکار بر روی کمّی سازی تأکید شود: هرآنچه در ارتباط با کار شماست باید به صورت کمّی درآید. از روی اعداد و ارقام است که می توانید بفهمید کسب وکارتان به خوبی پیش میرود یا خیر. به مرور شما خواهید فهمید کدام ارقام نسبت به بقیه مهمتر هستند. زیرا بدون وجود اعداد شما نمی دانید کجا قرار گرفته اید و کجا دارید می روید. وقتی اعداد را به حساب می آورید، کسب و کارتان معنای تازه ای میگیرد و سرشار از احتمالاتی می شود که ممکن است هرکدام فرصتی برای توسعه ی آن باشند.
هماهنگ سازی:
زمانی که در کسب وکارتان نوآوری می کنید، می بایست از لحاظ کمّی آن را ارزیابی کنید و سپس لازم است هماهنگ سازی را انجام دهید. این سه باید به طور پیوسته و به صورت یک فرآیند انجام بگیرند. بدون هماهنگی هیچ چیزی نه برای شما و نه برای مشتریان تان قابل برنامه ریزی و پیش بینی نیست.
تئودور لویت، در کتاب بازاریابی برای رشد کسب وکار میگوید:« آزادی عمل، دشمن نظم ، یکپارچگی و کیفیت است.» تصور کنید کارمند شما کاری که به راحتی قابل پیش بینی است به صورت غیرقابل پیش بینی انجام میدهد؛ اکنون لازم است شما مسأله را هماهنگ سازی کنید. سیستم باید مسأله پیش بینی پذیری را با روش های متفاوت آسان سازد؛ زیرا اینگونه است که می تواند هرآنچه مشتری طلب میکند، به شکلی یکسان در اختیارش قرار دهید. سازماندهی و هماهنگ سازی مانند چسبی است که شما و انتظارات مشتری را محکم به یکدیگر متصل می کند.
به خاطر بسپارید که فرآیند توسعه ی کسب وکار امری پویا است. این فرآیند نمی تواند ایستا باشد ، زیرا جهان پیوسته در حال تغییر است. نوآوری، کمّی سازی و هماهنگ سازی، ستون هر کسب وکار موفق و جوهر فرآیند توسعه ی کسب وکارتان است. فرآیند توسعه ی کسب وکار معادل با تحول فردی است، زیرا شما را قادر میسازد تا بر مشکلات زندگی فائق آیید و مهارت های واقعی خود را درون ساختاری که خود طراحی کرده اید پرورش دهید و به دنبال آن تغییر، ارزش، ارتباطات و افکار را درک کنید.
تصور کنید شخصی به دفترتان آمده تا امتیاز کسبوکار شما را بخرد؛ ولی ابتدا می خواهد اطمینان حاصل کند که این کسب وکار خوب عمل می کند، برای به جریان افتادن دردسر زیادی نداشته باشد و بدون حضور خود شما هم فعالیتش را دامه می دهد. اگر کار شما این شرایط را داشته باشد، خریدار متقاعد خواهد شد. باید نحوه ی عملکرد را برایش توضیح بدهید. برایش شرح می دهید وظیفه ی هر بخش از کسب وکارتان و ارتباط بخش های مختلف با یکدیگر به چه صورت است. برایش توضیح میدهید سیستمی که ابداع کرده اید مشکلات را چگونه حل میکند. همچنین نحوه اندازه گیری کمّی نتایج، یکسان بودن همیشگی آنها، و نحوه ی هماهنگ سازی کارتان را برایش توضیح میدهید. او را به کارمندان خود معرفی میکنید و آنها با افتخار وظایف شان را برای او شرح میدهند. تصور کنید مشتری شما چقدر از این همه نظم، قابلیت پیش بینی و کنترل بی نقص کسب وکار شما تحت تأثیر قرار میگیرد. حالا میتوانید نتایج توسعه کسب وکارتان را تصور کنید.
برنامه ی توسعه ی کسب وکار شما، فرآیندی گام به گام است که کار فعلی یا آنچه که در آینده می خواهید انجام دهید را به مدلی کاملاً سازمان یافته برای هزارانکسب وکاری که قرار است کار شما را انجام دهند تبدیل میکند.
برنامه ی توسعه ی کسب وکار شما روشی برای ایجاد مدل اولیه ی اعطای امتیازتان است. این برنامه هفت مرحله ی مجزا دارد:
-
هدف اصلی
-
هدف استراتژیکی
-
استراتژی سازمانی
-
استراتژی مدیریتی
-
استراتژی کارمندان
-
استراتژی بازاریابی
-
استراتژی سیستم ها
ارسال پاسخ