آیا شما هم دچاردرماندگی آموخته شده هستید؟
درماندگی آموخته شده، مفهومی روانشناسی دارد و اتفاقی متداول در زندگی روزمره انسانهاست. اولین بار مارتین سلیگمن روانشناس آمریکایی، که به پدر روانشناسی مثبت نگر معروف است ،” درماندگی آموخته شده ” را به عنوان یک نظریه مطرح کرد.
یکی از موضوعاتی که روانشناسان همیشه به بررسی آن علاقمند بوده اند بررسی رفتارهای حیوانات و انسان می باشد و یکی از جالب ترین و کاربردی ترین این رفتارها درماندگی آموخته شده می باشد . درماندگی آموخته شده نه تنها در انسان بلکه در حیوانات هم مشاهده شده است.
داستان هایی از آزمایش بر روی حیوانات برای اثبات نظریه درماندگی آموخته شده
آزمایش اول :
مارتین سلیگمن و همکارانش در این آزمایش ، گروهی از سگ ها را در قفسی انداخته و با دستگاه شوک الکتریکی به آنها شوک وارد می کردند. وقتی سگ ها با چند بار تلاش ناموفق روبرو می شدند ، می آموختند که راه گریزی از شوک الکتریکی وجود ندارد و درد و ناراحتی آن را به عنوان بخشی از واقعیت زندگی خود می پذیرفتند و دیگر تلاشی جهت حل مشکل نمی کردند.
در مرحله بعدی این آزمایش ،سلیگمن بخشی در قفس طراحی کرد که با عبور از آن سگ ها می توانستند از تاثیر شوک الکتریکی در امان بمانند . درادامه تعدادی سگ جدید به گروه سگهای قبلی اضافه کرد. نتایج شگفت انگیز بود. سگ های جدید که تحت تاثیر شوک الکتریکی قرار نگرفته بودند به راحتی از مانع داخل قفس عبور کرده وفرار می کردند .اما سگ هایی که تجربه قرارگرفتن در معرض شوک را داشتند تنها به دلیل شکل گیری ذهنیت خود نسبت به عدم وجود راه حل ، نه تنها انگیزه ای برای تلاش و فرار از موقعیت آسیب زا نداشتند بلکه با وجود آنکه در طرف مقابل قفس ،از غذای مورد علاقه سگ برای تحریک و ایجاد حرکت در او استفاده شده بود کماکان درد و رنج ناشی از شوک را تحمل می کردند.
این سگ ها با حالتی درمانده و افسرده دراز می کشیدند و رنج حاصل را تحمل می کردند. سلیگمن این رفتار را درماندگی آموخته شده نامید.
آزمایش دوم :
• در یک آکواریم یک ماهی گوشت خوار را در یک طرف و ماهی طعمه را در طرف دیگر قرار دادند. بین شکارچی و طعمه شیشه ای قراردادند که ماهی گوشتخوار هرچه تلاش می کرد موفق به صید طعمه خود نمی شد و کم کم نا امید شده و دچار درماندگی آموخته شد .در ادامه وقتی که مانع شیشه ای از داخل آکواریوم برداشته شد ، دیگر ماهی گوشتخوار انگیزه و امیدی برای تلاش و رفتن به سوی طعمه اش نداشت .
آزمایش سوم :
در جنوب شرق آسیا و هندوستان برای تربیت فیل ها یا حیوانات سیرک نیز از این روش استفاده می شود .وقتی فیل ها هنوز کوچک هستند آن ها را به درختی می بندند به طوریکه هر چه تلاش می کند موفق به رها کردن خودش نمی شود در نتیجه پس از چند بار تلاش کردن وشکست خوردن ، گویا فیل شرایطش را می پذیرد و بعد ها وقتی بزرگ شد با وجودآنکه قویتر شده هیچ تلاشی برای رهایی نمی کند چرا که آزادی را غیرممکن می داند . در ادامه به تاثیرات درماندگی آموخته شده بر روی انسان می پردازیم .
درماندگی آموخته شده در انسان ها
در انسان نیز با وجود پیچیدگی های ذهنی و عقلی درماندگی آموخته شده به میزان زیادی دیده می شود. به عنوان مثال روانشناسان معتقدند در صورتیکه والدین به صورت افراطی در تصمیم گیری های مربوط به کودکان به خصوص مواردی که برای کودک مهم تر است دخالت کرده و تصمیم او را تحت الشعاع قراردهند کودک به این نتیجه می رسد که نه تنها تلاش و کوشش او تاثیری بر خواسته هایش ندارد بلکه در هیچ کدام از مراحل زندگی قدرت موثربودن و تصمیم گیری ندارد که در نتیجه رفتارهایی به شکل تنبلی (تنبلی تحصیلی، تنبلی در کمک به سایر اعضای خانواده، بهداشت شخصی و…) در شخص خود را نشان می دهد.
بعدها مارتین سلیگمن نظریه خود را درباره انسان ها به این صورت تکمیل کرد که در اثر اتفاقات پیش بینی نشده و ناگواری که برای انسان می افتد ، فرد دچار درماندگی آموخته شده می شود و با توجه به اینکه ممکن است خود را مقصر بداند عزت نفس خود را از دست می دهد وبرخلاف انسانی که این ناتوانی آموخته شده را تجربه نکرده ، دلایل درونی خود را عامل شکست هایش می داندو در نتیجه دچار رخوت ، تنبلی و افسردگی می شود .
لازم به توضیح است که تجربه درماندگی آموخته شده در تمام افراد به صورت افسردگی و رخوت بروز نمی کند طبق گفته ی سلیگمن حدود دوسوم افراد جامعه در مواجهه با این شرایط دچار افسردگی می شوند و تنها یک سوم باقی مانده می توانند آنقدر تلاش کنند تا مشکل را حل نمایند. مثالهای نقض بسیار زیادی وجود دارد که نشان میدهد در صورت غلبه بر درماندگی آموخته شده، احتمال موفقیت به شدت زیاد میشود.
در حقیقت میزان موفقیت با میزان غلبه بر درماندگی آموخته شده، یک رابطه مستقیم دارد.
آلبرت انیشتین، اپرا وینفری، توماس ادیسون، لیونل مسی، لینکلن و والت دیزنی از جمله کسانی هستند که نه تنها اسیر درماندگی آموخته نشدند، بلکه با غلبه بر آن، از موفقترین افراد تاریخ شدند.شما جزو کدام دسته از افراد هستید؟ آیادر گذشته با گفتن جملاتی مثل نمی شود، فایده ندارد، دست من نیست، من شانس ندارم و… به صورت ناخودآگاه باعث ایجاد نوعی از درماندگی خود آموخته در خودتان شده اید؟
درماندگی آموخته شده چه تبعاتی دارد؟
هرچند ممکن است تاثیرات درماندگی آموخته شده به وضوح قابل دیدن نباشد اما به جرات می توان گفت بسیاری از مشکلات اجتماعی ناشی از این مسئله است.
اعتیاد، ترس ازموفقیت و شکست، مشکلات روابط بین زوجها، افسردگی و انواع بیماریهای روانی می تواند در اثر این باشد که انسان باورکرده است که نمی تواند تاثیری بر سرنوشتش داشته باشد .
در این زمینه آزمایش دیگری این بار روی موش ها انجام شد. دو دسته موش انتخاب شدند که یکدسته از آن ها دچار درماندگی آموخته شده بودند و به هر دو گروه موش ها سلول های سرطانی تزریق شد.
.فکر می کنید نتیجه این آزمایش چه بود ؟
بله ، درست است . آن دسته از موشهای آزمایشگاهی که دچار درماندگی آموخته شده نبودند، در دفع سلولهای سرطانی موفقتر بودند.
جالب است بدانید انسان هایی که احساس می کنند کنترل موثری بر زندگی خود ندارند ، مستعد بیماری های بیشتری هستند .
چطور بر افسردگی مرتبط با درماندگی آموخته شده غلبه کنیم؟
برای غلبه برافسردگی ناشی از درماندگی آموخته شده ، 4 راهکار از طرف محققان پیشنهاد شده است :
1. برای خودتان اهداف یا تکالیفی تعریف کنید که با تغییرو دستکاری منابع ، بتوانید نتایج مثبت کارتان را بالا برده و احتمال نتایج منفی را کمتر کنید .
2. به قابل کنترل یا غیرقابل کنترل بودن مسائل توجه داشته باشید و عدم موفقیت ها را به عوامل درونی خود نسبت ندهید .
3. سعی کنید به این موضوع توجه کنید که در اکثر مواقع با تغییر رفتار، می توان درنتیجه به دست آمده هم تغییر ایجاد کرد .
4.به یاد داشته باشید که شکست ها همیشگی نبوده و قرار نیست در تمام موارد با شکست روبرو شوید و اینکه اگر در یک موضوع به نتیجه ای که تمایل داشته اید نرسیدید ،دلیل بر عدم کفایت و ناتوانی شما در تمام جنبه های زندگی شما نیست .
نکته جالب دراین باره این است که اگرفرد به خودش اجازه شکست خوردن داده و از شکست اجتناب نکند ،درمی یابد چطور با ناکامی روبرو شود، مهارت حل مسئله را بیاموزد و برای رسیدن به نتیجهی دلخواه تغییرانی در عملکردش ایجاد کند؛ بدون اینکه دچار درماندگی شود.در این صورت اگر فرد درمانده با رودررو شدن با موقعیت های چالش برانگیز خود را محک زده و در صورت موفق نشدن به دنبال راه کارهای جدید و نو بگردد ، دوباره می تواند لذت توانمندی رابچشد .
در آخر لازم است بدانید که اگر افسردگی فرد شدید است و یا با استفاده از راهکار های بالا نتوانست بر مشکلش غلبه کند میتواند به کمک یک متخصص سلامت روان بر درماندگی آموخته شده غلبه کند.
آکادمی هفت همراه امروز و فردای شما
ارسال پاسخ