ترس از سخنرانی
احتمالاً تنها جایی که افراد جامعه این احساس را ندارند که جزو برترین افراد هستند، در سخنرانی باشد. در سال 1973 تحقیقی بر روی 2500 آمریکایی انجام شد و از آنها خواسته شد که بزرگترین ترسهای خود را به ترتیب بنویسند. نکته بسیار مهم این است که ترس از سخنرانی با 41 درصد، بزرگترین ترس آنها بود. پذیرفتن ترس از سخنرانی موضوع بسیار مهم و کلیدی است و نباید تصور کنیم چنین ترسی روزی از بین میرود. بلکه روزی از راه میرسد که ما آن را مدیریت کرده و بصورت هدفمند از آن استفاده میکنیم.
دو دلیل اصلی برای ترس از سخنرانی یکی ترس از بی توجهی مخاطبان به ما و دیگری ترس از خرابکاری و ضایع شدن است. به همین منظور بصورت عمیقتر این دو موضوع را بیشتر واکاوی میکنیم.
ترس از بی توجهی مخاطبان به ما
مشکل محتوا
یکی از ریشهای ترین ترسهای ما که به زمان کودکی ما باز میگردد. به گونهای که ما در مقابل توجه دیگران حتی حاضریم لباسمان را بر اساس نظر آنها انتخاب کنیم. از دلایل اصلی چنین ترسی در حین سخنرانی، مشکل محتواست که خود نیز به شکل های مختلف ایجاد مشکل میکند. اگر یک سخنران بتواند محتوای ارزشمند و متناسب با مخاطب خود را پیدا کند و آن را ارائه نماید، در بدترین شرایط حداقل نیمی از مخاطبان به سخنران گوش خواهند داد. محتوای تکراری، غیرقابل فهم و بیش از حد تخصصی میتواند بین مخاطب و سخنران فاصله بیندازد و او را نسبت به سخنرانی، بی علاقه کند. تا حد ممکن از کلمات تخصصی استفاده نکنید و همچنین دانش قبلی مخاطب و پیش نیازهایی که برای فهمیدن نیاز دارد را شناسایی کنید.
ناتوانی سخنران
هر سخنرانی باید بداند که مخاطبان برای گوش دادن به صحبتهای یک ربات نیامدهاند و برای آنها نحوهی ارتباط اهمیت زیادی دارد. از اجزای بسیار مهم برای ارتباط انسانی با مخاطبان، لبخند، ارتباط چشمی و لحن صحیح است. در حقیقت بخش عمده از انتقال مفهوم در صحبت ما به واسطهی لحن ما صورت میگیرد. اینکه چه زمانی مکث میکنیم، کجا تاکید میکنیم و چطور فراز و فرود را در صدای خود ایجاد میکنیم هنری بسیار ارزشمند است.
از موضوعات مهم در سخنرانی این است که وضعیت فعلی مخاطبان را دریابیم. ممکن است مخاطبان واقعاً خسته باشند. در چنین شرایطی باید به مخاطبان این حس را منتقل کنیم که ما صحبتی خسته کننده نخواهیم داشت و وقت آنها را زیاد نخواهیم گرفت.
ترس از خرابکاری و ضایع شدن
پاسخ به سوالات
یکی از جدیترین دغدغههای یک سخنران این است که مبادا مخاطبان سوالی از او بپرسند که نتواند به آن پاسخ دهد. در این گونه موارد باید سرمنشأ آن سوال را دانست. ممکن است به دلایل مختلفی پرسیده شود:
-
بخشی از صحبت سخنران را متوجه نشدهاند
-
نقطهی ابهام در صحبتهای سخنران یا تضاد بین دو گفتهِی او
-
علاقه به ابراز وجود در بین مخاطبان
-
به قصد اذیت و آزار سخنران
به هر حال فرض کنیم سوالی از ما پرسیده پرسیده شد که پاسخ آن را نمیدانستیم. در چنین شرایطی باید مواظب باشیم واکنشهای ناخودآگاه و ضعیفی از خود نشان ندهیم که جایگاه ما را وارد خدشه کند. همیشه با ملایمتی زیرکانه جوابگو باشید و به عنوان مثال در پایان بخش پرسش و پاسخ بگویید:
« در انتها اگر سؤالی بود که پاسخ آن را میدانستم در خدمت شما هستم.»
برای جلوگیری از خرابکاری در حین سخنرانی باید اعتماد به نفس داشت. اعتماد به نفس چیز ثابتی ندارد و ما نمیتوانیم بگویی که فردی تماماً اعتماد به نفس دارد و یا تماماً اعتماد به نفس ندارد. این موضوع بستگی به زمان، مکان و اشخاص دارد. برای افزایش اعتماد به نفس، دانستن هدف و همچنین داشتن مهارت در موضوع سخنرانی و ارزش قائل بودن برای محتوای مورد نظر بسیار لازم است. برخی از ویژگیهای ظاهری برای داشتن اعتماد به نفس در چشم دیگران عبارتند از: برداشتن گامهای استوار، داشتن لباس های تمیز، سر رو به بالا(رو به زمین نباشد)، بلند بودن صدا و سلام کردنهای گرم و پرمحبت به دیگران.
یکی از منابع تغذیه اعتماد به نفس، خودگویی و تلقین است. به گفتهی برایان تریسی:
«95 درصد از احساسات شما به وسیلهی آنچه به خود میگویید مشخص میشود. حال تصمیم بگیرید که چه چیزی به خود بگویید. کلماتی فوقالعاده ارزشمند و نیرومند یا سخنرانی فاقد انگیزه و نیرو؟»
مقاله های مرتبط:
مدیریت ترس قبل از سخنرانی
بازکردن پرونده سخنرانی
ارسال پاسخ