آیا با شنیدن حرفهای سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی میشوید؟ هیچ دلتان خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماریتان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده است؟ آیا از دیدن مجریهای تلویزیون عصبی میشوید؟ آیا وسوسه خفهکردن فامیلهایی که دائما مشغول فضولی و نصیحت و بزرگتریاند، زیاد به سراغتان میآید؟
با همکاران از زیرِ کار دررو و زیرآبزن زیاد دست به یقه میشوید؟ آیا هر هفته دوستانی به سراغتان میآیند که بخواهند شما را به فعالیت تجاری یا آیین جدیدی دعوت یا دستکم چاگرایتان را باز کنند؟» این نقل قولها از کتاب بیشعوری، هر مخاطبی را تحریک میکند که دستکم یکبار این کتاب را بخواند. اما چرا انقدر بیشعوری پرطرفدار است؟
دکتر خاویر کرمنت از پزشکان موفق با جایگاه اجتماعی و حرفه ای خوب در جامعه بوده است. او که به همراه همسر و دو فرزندش زندگی می کرده، همواره مورد توجه و احترام دیگران قرار داشته است تا این که در دوره ای از زندگی همه چیز به هم می ریزد و به گفته خودش زندگی به او می گوید :” تو بی شعوری! حالا وقت آن رسیده تا نتیجه رفتارهایت را ببینی!”
در مدت کوتاهی همسر و فرزندانش او را ترک می کنند و به مرور متوجه می شود احترام دیگران نسبت به او در واقع از ترس آن ها نسبت به بی شعوری اش نشات می گرفته است.
کرمنت در دوره تحول درونی تصمیم می گیرد بی شعوری خود را درمان کند و سال 1990 حاصل تحقیقاتش را در کتاب بیشعوری به چاپ می رساند تا دیگران نیز بتوانند بر بی شعوری خودشان غلبه کنند.
دکتر کرمنت بی شعوری را نه یک مشکل رفتاری، بلکه یک بیماری می داند که برخلاف عقیده بسیاری از پزشکان قابل درمان می باشد، او در این کتاب با لحن طنزگونه سعی کرده به توصیف خصوصیات افراد بی شعور پرداخته و روش های درمان این عارضه را بیان کند.
خواندن این کتاب چه برای افراد واقعا بی شعور، چه کسانی که به بی شعوری خود شک دارند یا کسانی که از اطرافیان بی شعور خود به ستوه آمده اند جالب خواهد بود.
بیشعوری، زبانی طنز دارد. این کتاب در هرفصل به یکی از انواع بیشعوری و روشهای تشخیص آن میپردازد. در انتهای کتاب هم تمریناتی برای رهایی از شر آنها در نظر گرفته شده است. معمولا عبارتها و جملاتی که کرمنت برای توصیف موقعیتها و شخصیتها به کار میبرد، خندهدار هستند و مخاطب را تا ساعتها میخندانند.
خلاصه کتاب بیشعوری
بسیاری از ما با شنیدن واژه بی شعور به یاد افراد احمقی می افتیم که هوش بالایی ندارند و به همین دلیل مرتکب کارهای احمقانه می شوند اما با خواندن این کتاب متوجه می شویم افراد واقعا بی شعور نه تنها احمق نیستند بلکه افراد دارای هوش زیاد هستند و معمولا از نظر دانش، مقام، موقعیت اجتماعی و مالی از مردم عادی کمتر نبوده و چه بسا در رتبه بالاتری نیز قرار داشته باشند.
کتاب بیشعوری شامل 5 بخش و 24 فصل می باشد که در ادامه به معرفی هر بخش خواهیم پرداخت:
بخش اول:
در این بخش دکتر کرمنت به تعریف و ماهیت بی شعوری می پردازد و عوامل بیشعوری را بررسی میکند و به تعریف سرگذشت چند نفر میپردازد که علائم بیشعوری را دارا بوده اند
کرمنت معتقد است افراد بی شعور افراد از خود راضی هستند که معمولا به جای خواهش کردن از دیگران به آن ها دستور داده، احساس عدم امنیت می کنند، به شرایط نامطلوب دیگران می خندند و احساس دلسوزی به دیگران ندارند. آن ها به بی شعوری خود با دیده تعصب نگاه می کنند و قصد ندارند از این رفتار خود دست بکشند.
بخش دوم:
در این بخش از کتاب بیشعوری، دسته بندی مناسبی از افراد بیشعور ارائه می شود …دکتر کرمنت در این قسمت افراد بیشعور را در 8 دسته طبقه بندی کرده است و مختصات هر یک را به طور کامل با ذکر مثال توضیح می دهد .. که عبارتند از:بی شعور اجتماعی/ بی شعور جاری/ بی شعور مدنی /بی شعور مقدس مآب /بی شعور عرفان باز/ بی شعور دیوان سالار /بی شعور بیچاره/ بی شعور شاکی
بخش سوم :
در اینجا به بحث بیشعوری در جامعه و در زمینه های مختلف از تجارت گرفته تا رسانه ها، دولت ،خواندن و نوشتن می پردازد و درباره رسوم اجتماعی بی شعوری صحبت می کند.
او معتقد است علت این مسئله به قدرت رسیدن افراد بی شعور در جامعه پیشین یا کنونی می باشد.
بخش چهارم:
در این بخش درباره نحوه زندگی و تلاطم های آن با بی شعورها و روابط اجتماعی آن ها از جمله روابط کاری، روابط دوستانه، ازدواج و فرزندان والدین بی شعور صحبت می کند و راه حل هایی را برای افرادی که در چنین موقعیت هایی با افراد بیشعور قرار میگیرند پیشنهاد میکند
کارکردن با بیشعورها
نخستین قاعده کار با بیشعورها به یاد داشتن این نکته است که ظواهر برای آنها در حکم همه چیز است. تظاهر به علاقه، مهربانی، همکاری، احترام و ترس از آنها، معمولا برای راضی نگه داشتنشان و اینکه فکر کنند فوق العادهاند کافی است.
وقتی دوست بیشعور است :
قبول کنید که با وجود چنین دوستی نیازی به دشمن ندارید.
ازدواج با آدم بیشعور :
اولین کلماتی که به همسرتان میگویید: معذرت میخواهم، به خاطر هر جیزی که بخاطرش ناراحتی، معذرت میخواهم.
بیشعور مادرزاد :
راهکار مفیدی برای پدر و مادرهای باشعور تا بتوانند بچههای بیشعورشان را کنترل کنند فقط این جمله است: “همینه که هست!“.
فرزندان والدین بیشعور :
به صفاتی که از والدینتان گرفتهاید خوب و دقیق فکر کنید. همه آنهایی را که مشکوک به بیشعوری است را دور بیندازید و جایشان را با صفات آدمی زادگان عوض کنید.
بخش پنجم: در این فصل، به راهکارهای مفید برای درمان بیشعوری اشاره شده است … مراحل درمان بی شعوری شامل پذیرفتن بی شعوری، مرحله پشیمانی و مرحله یادگیری صفات خوب که فرد بی شعور تاکنون در خود نداشته است می باشد.
به گفته دکتر کرمنت مرحله اول درمان سخت ترین بخش آن است و مرحله آخر نیز هیچ گاه پایانی ندارد. مرحله آخر این درمان این است که فرد مورد نظر باید صفات پسندیدهای که با آنها تا کنون بیگانه بوده را بیاموزد و این مرحله پایانی هیچگاه پایان نمیپذیرد.
لازم به ذکر است درمان بی شعوری می تواند به صورت گروهی، فردی، شوک درمانی، انجمن بی شعورهای گمنام و برنامه 12 مرحله ای انجام شود.
ویژگی افراد بی شعور
هر آدمی، چه پولدار و چه بیپول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بیشعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچکدام مانع از ابتلا به این عارضه نمیشوند. به عبارت دیگر، بیشعوری مرضی است که میتواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند…یکی از مهم ترین مواردی که در این کتاب درباره آن بحث شده خصوصیات افراد بی شعور است.
برای این که بدانید خودتان یا اطرافیان شما بی شعور هستند یا خیر، در ادامه به برخی از این خصوصیات اشاره کرده ایم:
افراد بی شعور معمولا: افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغههایی خودخواه، مردمآزار و با اعتمادبهنفسی کاذب.از دیگران نهایت سوء استفاده را می کنند … کنند فکر میکنند قانون در رابطه با آنها تعریف و معین میشود و آنها تافتههای جدابافتهایاند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند….دائما دنبال این هستند که قوانین را به نفع خود تغییر دهند…جنبه شوخی کردن ندارند….سعی نمی کنند دیگران را خوشحال کنند…..دیگران را مسخره می کنند و به مشکلات آن ها می خندند……به بی شعوری خودشان تعصب دارند….عاشق پول، مقام، موقعیت اجتماعی و در یک کلام عاشق خودشان هستند نه دیگران…..عیب جو و دروغ گو می باشند…..در مقابل همه چیز و همه کس حالت تهاجمی دارند…..انتقاد پذیر نیستند…..مسئولیت پذیر نیستند و هرگز خود را مقصر نمی دانند….فداکاری برای آن ها مفهومی ندارد…..بر این باورند که هرگز اشتباه نمیکنند… اگر بیشعورها عاشق میشوند فقط به یک دلیل است: میخواهند در هیچچیز کم نیاورند، از جمله عشق.! بی شعوری ربطی به سواد ندارد، به رفتار آدم ربط دارد. حتی بعضی از بی شعور ترین افراد کسانی اند که متخصص محسوب می شوند و دیگران را راهنمایی می کنند. خود من شاهد این ادعا هستم.
در نهایت مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور هرگز قبول نمیکند که بیشعور است اگر هم عاقبت قبول کند دوست دارد که آن را به گردن بقیه بیندازد …..
بهترین راه برای داشتن جامعهای بهتر و فرهنگی غنیتر این است که از خودمان شروع کنیم و رفتارهای خودمان را اصلاح کنیم. چون در نهایت این تک تک ما هستیم که جامعه را شکل میدهیم.
آکادمی هفت ….با خلاصه کتاب های خواندنی ….همراه شما …
ارسال پاسخ