مطمئنا همه ی ما این شرایط و تجربه کردیم که کلی خواسته و رویا در ذهنمون داریم ولی همیشه پیش خودمون میگیم : من زمان ندارم وگرنه بهشون میرسیدم ،من پول ندارم وگرنه رسیدن به اون ها کاری نداشت و………
یک عالمه بهانه تراشی میکنیم تا عدم رسیدن خودرا توجیح کنیم.
سعی کنید با خود صادق باشید هیچ شخصی موفق به دنیا نیامده بلکه افراد موفق با انتخاب های درست ،به جا و تبدیل کردن شرایط موجودشان به فرصت ،توانایی موفق شدن را بدست آوردند.
ما در این مقاله به تعدادی از بهانه های متداول که بین افراد رایج است می پردازیم:
۱_وقت کافی ندارم
میتوان گفت یکی از رایج ترین بهانه ها این است:وقت کافی ندارم.
در دنیای امروز که مشغله های کاری به شدت زیاد است اکثر افراد دلیل نرسیدن خود به خواستشان را عدم وقت کافی میدانند ،بله کاملا درست است گرفتاری ها هر روز بیشتر میشود اما سوال این است :آیا افرادی که به عنوان کارآفرین شناخته شدند ویا به موفقیت بزرگی رسیدند ودرحال دنبال کردن رویاهایشان هستند ساعت های شبانه روزشان بیشتراز ۲۴ساعت است؟
بدیهی ست که پاسخ به این سوال خیر است پس لطفا پذیرای این حقیقت باشید که این دلیل بهانه ای بیش نیست شما تنها با این جمله میخواهید وجدان خودرا کمی راحت کنید که زمان نیست وگرنه من تمام تلاش خودرا میکردم.
اگرنظری به زندگی کار آفرین های بزرگ بیاندازید شاهد این خواهید بود ، زمانی که در هفته صرف کار میکردند۸۰،۹۰وحتی ۱۰۰ساعت بوده است.
آنها این وقت را میگذاشتند تا رویاهایشان به حقیقت مبدل شود.
کسانی که می خواهند هدف بزرگی را دنبال کنند ،به دلیل اشتیاق رسیدن به آن ، وقت کافی را فراهم میکنند.
پس خواهشاً با جملاتی مثل از شنبه شروع میکنم،منتظر موقعیت بهتری هستم ،از فردا صبح و……….خداحافظی کن.
تمرین:خواسته هات رو اولویت بندی کن و رو برگه بنویسشون و به ترتیب اهمیتی که برات دارن، میزان زمان لازم برای آنها را بنویس تا بدونی که برای کدام ها زمان بیشتری بزاری.
۲_منابع و امکانات لازم را ندارم
دومین بهانه ای که زیاد شنیده میشود این است:منابع و امکانات لازم را ندارم.
شاید تصورتان این باشد که اگر حسابتان پراز پول باشد به موفقیت میرسید اما سوال این است آیا آنتونی رابینز ودیگر افراد موفق را پول به رویاهایشان رساند ؟
مطمئناً خیر؛بالعکس در اکثر افراد عدم وجود پول ، محرکی شد تا درصدد رسیدن به آن تلاش کنند.
اگر تمام بستر برای شما مهیا شود موفقیتتان چندان ارزش مند نیست .هنر آن است که با وجود کاستی ها شما به اوج کشیده بشین و مشکلات را زیر پایتان بزارید تا به قله برسید.
مارلی ماتین یک بازیگر سینمایی ناشنوا است که در سینمای آمریکا با آن همه چهره و استعداد توانست در سال 1986 جایزه بهترین نقش زن آکادمی اوارد را برای ایفای نقش اول در فیلم بچه های یک خدای کوچکتر کسب کند. او جوان ترین بازیگر و تنها ناشنوایی است که توانسته جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کند.
او وقتی که تنها 18 ماه داشت، شنوایی خود را از دست داد اما این ناتوانی نتوانست سد راهی در مقابل اهداف و توانایی های وی باشد و او را تبدیل به یکی از موفق ترین بازیگران سینما کرد که به جز آکادمی اوارد و اسکار، یک جایزه گلدن گلوب و دو نامزدی دیگر این جایزه و چهار نامزدی در جایزه امی در کارنامه او دیده می شود.
ببینید با وجود معلولیتی که داشته توانسته در عرصه بازیگری خوش بدرخشد.
او میتوانست معلولیت خودرا بهانه کند و دلیلی برای عدم موفقیت خود بکند ولی این کار را نکرد و در جهت خواسته هایش تلاش کرد.
..
۳_من برای این کار خیلی جوان یا پیر هستم
سن نباید عاملی باشد که شمارا محدود کند.
این باور را از ذهنتان بیرون کنید که رسیدن به موفقیت و رویاها ،سن بخصوصی دارد.
جالب این است که ما هیچ وقت نمیدانیم سن مناسب چه زمانی است. در دهه ۲۰ زندگی میگوییم ما خیلی جوانیم هنوز فرصت داریم و به دهه ۴۰ و ۵۰ که میرسیم معتقدیم که دیگر دیر است.
به نظرتون سن مناسب چه سنی است؟
اگرقرار بودبرای رسیدن به موفقیت سن مهم باشد، ماسارو ایبوکا هیچگاه نمیتوانست برند سونی را تاسیس کند.
ماسارو ایبوکا در سن 38 سالگی دست از کاری که داشت کشید و برند محبوب و معروف سونی رو در سال 1945 تاسیس کرد . پلی استیشن یکی از پرچمداران شرکت سونی به حساب میاد.
این محصول در سال ۱۹۹۴ در بازار ژاپن به فروش رسید و در سال ۱۹۹۵ وارد آمریکا و اروپا هم شد. این دستگاه بهاندازهای در بین مردم محبوب شد که میزان فروش اون تا پایان سال ۱۹۹۶ به ۱۰ میلیون دستگاه رسید و در سال ۱۹۹۸ حدود ۵۰ میلیون از اونها فروخته شده بود. تولید مدلهای جدید این محصول همچنان ادامه داشته و طرفداران زیادی در سراسر دنیا داره. سونی تونست در تموم این سالها با استفاده از خلاقیت و نوآوری همه بحرانها رو پشت سر بزاره و بهعنوان یکی از ۵ شرکت برتر در تولید تلویزیون دنیا معرفی بشه.
۴_دانش من کافی نیست
دلیل دیگری که افراد بهانه میکنند این است:من دانش کافی ندارم.
این بهانه میتواند ریشه در عدم اعتماد به نفس و نداشتن خودباوری داشته باشد.
این یک واقعیت است که هیچ کسی تمام دانش و علم را ندارد شما اگر چندین سال هم به کسب علم بپردازین باز هم به دلیل گسترده بودن دانش ، تمامی آن را بدست نمی آورید.
اگر استیو جابز برای دانستن همهچیز، برای اختراع کامپیوتر شخصیاش صبر کرده بود، تا الان هیچ کاری انجام داده نشده بود. اگر مارک زاکربرگ احساس میکرد که پیش از رونمایی از فیسبوک باید اول از دانشگاه فارغالتحصیل شود، ممکن بود این شبکه اجتماعی هرگز وجود خارجی پیدا نمیکرد. شما فکر میکنید همهی این افراد پیش از دنبال کردن رؤیاهایشان راجعبه همهچیز اطلاع داشتند؟ البته که نه.
لازم نیست برای موفقیت، راجعبه همهچیز بدانید.
در زیر به نمونه ای از افراد که در سن کم موفق شدند اشاره میکنیم:
_.Blake Ross: خالق موزیلا فایرفاکس
شاید اسم سازندهاش را نمیدانستید، اما احتمالاً با فایرفاکس آشنا هستید. در آن دوران که مردم از مرورگر سیستم عامل خود بهره گیری میکردند، فایرفاکس پا به عرصهي ظهور گذاشت. فایرفاکس هم اکنون به مرورگری محبوب در بین پلتفرمهاي گوناگون از جمله ویندوز، لینوکس و اندروید تبدیل شده هست.
بلک روس تنها ۱۹ سال داشت که اینکار را کرد.
_Fraser Doherty: بنیانگذار super jam
فریزر یک کارآفرین برتر دیگر هست که از سن ۱۴ سالگی کارش را شروع کرده و هم اکنون تبدیل به یک میلیونر شده هست. او با بکاربردن مهارتش در ساخت مربا که از مادربزرگش یادگرفته بود، در نوجوانی شروع به فروختن مرباهای دست ساز خودش به مغازههاي اطراف کرد. او شرکتش را Super jam نامگذاری کرد و هم اکنون ثروتی معادل ۲ میلیون دلار دارد.
۵_ممکن است شکست بخورم
از این نوع بهانه بسیار شنیده ایم و معمولا ابتدا شروع هرکاری در ذهنمان آمده است.
اکثر افراد به همین دلیل است که مسیر رویاهایشان را دنبال نمیکنند.
اکثر افراد موفق بارها شکست خورده اندودوباره به راه ادامه داده اند.
تمام افراد موفق دنیا، بدون استثنا، در زندگیشان شکست هایی خوردند تا به موفقیت رسیدند. اصلاً مگر میشود بدون این که تجربه کسب کنی و چند بار شکست بخوری، موفقیت را به دست بیاوری؟ اگر کسب موفقیت به این راحتی ها بود که همه به آن میرسیدند و نمیشد افراد موفق را تحسین کرد! آن موقع آن ها کار سختی انجام نداده بودند که قابل تحسین باشد!
پس این نکته را همیشه در یادتان داشته باشید که شکست، پایان راه نیست!
استیو جابز، موسس و مدیرعامل شرکت اپل، بعد از تولید محصولات موفقی مانند اپل 1 و 2، آیفون، آی پد و آی پاد، آی او اس و … در دو پروژه سنگین و هزینه بر به نام های لیزا و اپل 3 شکست خورد و مجبور شد جان اسکالی (مدیرعامل سابق شرکت پپسی) را به کرسی مدیریت اپل بنشاند و جایگزین خود کند. بعد از این که جان مدیریت آنجا را به دست گرفت، با تصمیم او و هیئت مدیره، استیو جابز را از اپل اخراج کردند و این، بزرگ ترین شکست برای جابز به حساب میآمد. یعنی اخراج از شرکت خودش!
اما او با این حال تصمیم گرفت به کارش با قدرت ادامه دهد و با سرمایه هفت میلیون دلاری، شرکت کامپیوتری نکست را به راه انداخت. شرکتی که توانست اولین مرورگر وب نرم افزاری جهان و اولین سیستم ایمیلی جهان را به بازار عرضه کند. جابز با نکست به قدری خوب کار کرد که شرکت اپل مجبور شد برای ادامه بقای خود، در سال 1996 و با مبلغ 429 میلیون دلار نکست را بخرد. در واقع اپل با این کار عملاً میخواست استیو جابز را به شرکت خودش برگرداند.
پس استیو جابز شرکت اپل را به راه انداخت، از همان شرکت اخراج شد، شرکت دیگری زد و با مبلغ گزاف آن را به همان شرکت قبلی اش یعنی اپل فروخت و به آنجا برگشت. دیدید؟ جابز از شکست سنگین خودش، موفقیت بزرگی نصیب خود کرد.
شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد. راکفلر
دوباره نگاهی به این پنج بهانه بیندازید و مشخص کنید کدامیک بیش از بقیه شما را محدود کرده و از تغییر نگاه و تلاش برای انجام کار جدید نترسید. شما از احساس آزادی که همراه با دنبال کردن علاقهتان میآید لذت خواهید برد. چه کسی میداند، ممکن است شما به مفهوم دشوار «موفقیت» دست پیدا کنید.
با آکادمی هفت ، در مسیر موفقیت قدم بردارید ………..
ارسال پاسخ