من همراهتم! مقالات خوب رو در همراهتم دنبال کنید.

بنیانگذار جانگل ورز

ماریا کمپینسکا

تاریخ تولد: سوم می ۱۹۵۳

وضعیت تأهل: متأهل، دارای دو فرزند

بالاترین رتبه تحصیلی: فارغ التحصیل از کالج تربیت معلم

مدارج تحصیلی: ۵ دیپلم عادی در رشته های مختلف، گواهینامه تدریس زبان انگلیسی و نمایش

علائق: درحال حاضر، مطالعه برای اخذ فوق لیسانس در رشته روان درمانی و درمانگری

فلسفه شخصی: «پیوسته خود را در جایگاه مشتری قرار دهید.»

اولین بار در مدرسه دخترانه صومعه بود که ماریا کمپینسکا نمایشی را روی صحنه برد تا درآمد حاصل از آن صرف امور خیریه شود. این شروع مناسبی برای کار نمایش نبود اما این نمایشی او را در جایگاه خوبی قرار داد. کمپینسکا چند سال قبل در ازای فروش مجموعه کلوپ های کمدی خود به نام جانگلورز، چکی به مبلغ ۸/۵ میلیون پوند دریافت کرده بود.

کمپینسکا در مشاغل مختلفى فعالیت کرد تا اینکه در اوایل دهه  1980 در بیست وسه سالگی برای انجام امور تبلیغاتی شاعری که در فستیوال ادینبرگ­ فرینگ برنامه اجرا می کرد، استخدام شد. این اولین بار بود که او در این فستیوال حضور می یافت و به آن علاقمند شد. بعلاوه این دقیقا همان اتفاق الهام بخشی بود که به آن نیاز داشت.

او سرشار از شور و هیجان به لندن بازگشت و به جستجوی یک محل اجرا پرداخت، جایی که کمدین ها، شعرا و موسیقی دانان بتوانند هنر خود را به نمایش بگذارند. سپس اتاق بزرگی در طبقه فوقانی یک رستوران در باترسی واقع در جنوب لندن را به خاطر آورد. همان جایی که او در آن اسکیت بازی می کرد. پس از اینکه موافقت مالک رستوران برای استفاده از آن اتاق برای جمعه شبها را به دست آورد، از بانکی که در آن حساب داشت، تقاضا کرد که به او ۳۰۰ پوند اعتبار بدهد. سپس به دنبال هنرمندان گمنام اما مستعدی بود که هر هفته روی سن برنامه اجرا کنند.

او در نظر داشت این کلوپ را با شرکت دو تن از دوستانش اداره کند اما وقتی آنها خود را کنار کشیدند، تصمیم گرفت به هر صورتی که شده خودش این کار را انجام دهد. او تصمیم گرفت نام کلوپ خود را جانگلورز بگذارد. اصطلاحی قرون وسطایی که به شاعران دوره گرد اطلاق می شد.

طرح اولیه کمپینسکا این بود که هنرمندان از هر قسم را روی صحنه ببرد اما خیلی زود تصمیم گرفت که بیشتر از کمدین های کاباره استفاده کند، زیرا متوجه شده بود که جمعیت سایر هنرمندان آن قدر نبود که بین آنها حق انتخاب زیادی داشته باشد.

بدین ترتیب او نمایش های خود را در شنبه شب ها نیز اجرا می کرد و پس از شش ماه، چنان اعتماد به نفسی پیدا کرده بود که شغل تمام وقت خود به عنوان دستیار کارگزار هنرپیشگان را رها کرد. سپس همسر او، جان دیوی نیز به این کار ملحق شد و هر دوی آنها به مدت هشت سال نمایش هایی را در با ترسی به اجرا درآوردند. او صحنه نمایشی برای تعداد زیادی از کمدین ها فراهم آورد، کسانی مثل آرتور اسمیت، پل مرتون و مایک مایرز که امروز به اسامی آشنایی بدل شده اند.

در سال ۱۹۹۰ او و همسرش دیوی مشارکتی را با شرکت ریجنت اینز صورت دادند. این همان شرکتی بود که مالک سالن باترسی بود و بدین ترتیب تمام سود به دست آمده از نمایش های صحنه به طور مساوی بین آنها تقسیم میشد، ضمن اینکه کمپینسکا همچنان نام جانگلورز را حفظ میکرد.

این شراکت به قدری پیش رفت که آنها شعبه دوم جانگلورز را در کمدن واقع در شمال لندن افتتاح کردند. همچنین تصمیم گرفتند شش تئاتر دیگر هم در سرتاسر کشور ایجاد کنند و در تمام موارد شرکت ریجنت اینز تمام هزینه ساخت سالن جهت اجرا نمایش را تقبل می کرد و سپس یک رستوران براي خودش می ساخت و کمپینسکا کلوپ کمدی را در طبقه بالا اداره می نمود. او همچنین تصمیم گرفت تا پس از هر نمایش، برنامه غذا و دیسکو هم داشته باشد.

وقتی تعداد سالن های جانگلورز به هشت رسید، آنها تصمیم گرفتند سرمایه گذاری مشترک خود را واگذار کنند. پیشنهادات زیادی برای خرید ارائه شد اما سرانجام شرکت ریجنت اینز خود تصمیم به خرید گرفت و به ازای سهم کمپینسکا و دیوی ۸/۵ میلیون پوند به آنها داد. کمپینسکا هنوز هم صاحب نام جانگلورز است و آن را به طور مادام العمر به ریجنت اینز اجاره داده و خود به عنوان یک مدیر خلاق حضور داشته و طبق توافق، مسئولیت تمام قراردادهای سالن های نمایش را به عهده دارد.

او که اکنون پنجاه ویک سال دارد، فکر می کند دلیل موفقیتش توجه به جزئیات است. او می گوید:«راز کار در این است که ابتدا بدانید چه میخواهید بکنید و سپس آن را به بهترین نحو انجام دهید. باید به بهترین نحوی که میتوانید عمل کنید. کاری را که دوست دارید انجام دهید، اما به بهترین نحو.»

مقاله مرتبط:
چگونه موفق شدم
منبع: چگونه موفق شدم نوشته راشل بریج