با کتاب خواندن استرس خودرا پایین بیاورید.
دیازپامی که نمیخوریدش ولی آرامتان میکند
نویسنده: حانیه فتاحی
امروزه استرس یکی از مشکلاتی است که اکثر افراد درگیر آن هستند ،و به دنبا ل چاره ای برای این درد می باشند.
قصد داریم در این مقاله به یک راه حل بسیار ساده جهت از بین بردن استرس اشاره کنیم.
همه ی ما درمورد فواید گوناگون کتاب خواندن نظیر افزایش دانش،افزایش تمرکز،تقویت حافظه و….مطالب زیادی شنیده ایم اما جالب است بدانید که علاوه بر همه ی این فواید ،کتاب خواندن به کاهش استرس نیز کمک میکند.
خواندن یک کتاب ،می تواند استرس را بهتر از پیاده روی یا گوش دادن به موسیقی از بین ببرد.
جمله ای در مورد کتاب وجود دارد که میگوید؛کتاب دیازپامی ست که نمیخوریدش ولی آرامتان میکند.
مقصود از این جمله این است که کتاب خواندن مانند یک قرص دیازپام به آرامش فرد کمک میکند.
پژوهشها ثابت کرده است، ماده سفید مغز افرادی که شش ماه به طور مداوم مطالعه میکنند یا چند ساعت در طول روز کتاب میخوانند، بیشتر از افرادی است که کتاب نمیخوانند.
ابتدا خوب است به تفاوت میان افرادی که در طول روز مطالعه بیشتری دارند نسبت به افرادی که مطالعه ندارند یا میزان مطالعه آنها کم است، اشارهای داشته باشیم ؛ در قرن هفدهم دو نویسنده به نامهای جوزف آدیسون و ریچارد استیل به صورت تجربی به این نتیجه رسیده بودند که در مغز عضلهای وجود دارد که نیاز به نوعی ورزش برای تقویت دارد؛ در حال حاضر پژوهشها این امر را ثابت کرده است که کارکرد ذهنی و بخشهایی از مغز افرادی که مطالعه هدفمند یا مداوم دارند در مقایسه با افرادی که پراکندهخوانی میکنند یا میزان مطالعه آنها کم است بسیار متفاوت است. در این پژوهش مشخص شد افرادی که شش ماه به طور مداوم مطالعه میکنند یا به عبارتی افرادی که چند ساعت در طول روز کتاب میخوانند، ماده سفید مغزشان که در ناحیه زبانی قرار دارند، بیشتر از افرادی است که کتاب نمیخوانند؛ در واقع این ماده با مطالعه زیاد در مغز تولید میشود و باعث بهتر شدن عملکرد این عضو بدن میشود.
وی با اشاره به اهمیت واژگان در بهبود عملکرد مغز گفت: افرادی که کتاب میخوانند چون با واژگان در ارتباط هستند و کلمات بیشتری را یاد میگیرند؛ توانایی کلامی آنها ارتقای بیشتری مییابد. به عبارت دیگر افرادی که مطالعه میکنند هوشبهر کلامی بالاتری دارند نسبت به افرادی که مطالعه نمیکنند. گفتنیاست این هوشبهر کلامی با سطح فرهنگ افراد در ارتباط است. در اصل مطالعه روشی برای افزایش تمرکز محسوب میشود؛ چراکه چشم و ذهن فرد برای دقایقی به یک موضوع متمرکز میشود. بنابراین افرادی که به طور مرتب مطالعه میکنند؛ تمرکز بالاتری نسبت به افرادی دارند که مطالعه آنها کم است یا اصلا کتاب نمیخوانند.
همچنین تحقیقات ثابت کرده است، افرادی که مطالعه میکنند، معمولا میزان خلاقیت آنها بالاتر از دیگر افراد است. آنها ذهن بازتر و آزادتری دارند؛ چراکه درگیر ایدهها و افکار خارج از مغزهستند .
اگر می خواهید بدانید چه کتابی استرس شما را میکاهد، باید ببینید بعد از مطالعه بخشی از یک کتاب چه نوع احساس هیجانی را تجربه میکنید؟ اگر حستان خوشایند است بنابراین کتابی که میخوانید برای شما مناسب است. بنابراین کتابتان را کنار نگذارید و به خواندن آن ادامه دهید. البته که رمان، شعر یا جملات انگیزشی میزان استرس را کاهش میدهد. اصولا مطالبی که ابتدا و میانه و پایان دارند بهتر میتوانند استرستان را کاهش دهد چراکه این نوع مطالب باعث انعطافپذیری مغز میشود.
در حقیقت افرادی که زیاد کتاب میخوانند، تصویرسازی بهتری از موضوعات دارند. برای مثال میتوانند در مورد شخصیت داستانها که توسط نویسندگان توصیف شدهاند، به طور ناخودآگاه تصویرسازی کنند و ذهنی که قادر باشد چنین مهارتی را در یک سطح بالا بدست بیاورد، توانمندتر از ذهن دیگر افراد خواهند بود و به طور قطع شرایط آرامتری را تجربه میکنند. از دیگر فواید کتاب خواندن این است که باعث بهبود عملکرد حافظه میشود، چراکه وقتی مطالعه میکنید هیپوکامپ مغز تقویت میشود و همین امر باعث میشود عملکرد مغز در زمینه حافظه بالاتر رود.
تاثیر مطالعه بر مغز انسان:
اساسیترین تاثیر مطالعه کتاب در ناحیهای از مغز اتفاق میافتد که با درک زبان در ارتباط است، یعنی «کورتکس» گیجگاهی چپ مغز. پردازش موارد نوشتاری از حروف تا کلمه، جمله و داستان کامل، توجه نورونها را به خود جلب میکند تا بتوانند اطلاعات را منتقل کنند.
این اتفاق زمانی که صحبت میکنیم نیز پدید میآید، ولی مطالعه طبیعی، مغز را تشویق میکند تا بیشتر فعالیت داشته باشد و عملکرد بهتری ارائه دهد. به طور معمول زمانی که مطالعه میکنید، زمان بیشتری برای فکر کردن دارید. فواید مطالعه بعد از کنار گذاشتن کتاب هم ادامه پیدا میکند، مطالعه کوچکی که در دانشگاه ایموری انجام شد، نشان میدهد بعضی از این فواید حتی تا ۵ روز بعد نیز باقی میمانند. این تاثیرات با نام فعالیت سایه شناخته میشود و مانند ماهیچه ذهن عمل می کند.
در حقیقت میتوان اینگونه تعبیر کرد که مطالعه کتاب برای بخش زبانی مغز همچون فعالیت فیزیکی و ورزشی عمل میکند. جالب است بدانید که کتاب خواندن بخشی از مغزکه مسئول فعالیت حرکتی است، یعنی شیار مرکزی مغز را نیز تقویت میکند، زیرا مغز یک اندام پرکار محسوب میشود.
برای مثال زمانی که کتابی در مورد انجام فعالیتهای فیزیکی میخوانید، نورونهایی که این فعالیتها را کنترل میکنند نیز درگیر میشوند. شاید در زمان خواندن کتابی که فردی در حال دویدن با اسب است، بدن شما درست مانند زمانی که در حال اسبسواری هستید، نباشد، ولی مغزتان مانند همان زمان عمل میکند. هرچه قسمتهای بیشتری از مغز شما فعالیت داشته باشد، نتیجه به دست آمده برای عملکرد کلی شناختی ذهن بهتر است.
آکادمی هفت همراه همیشگی شما در مسیر موفقیت …..
ارسال پاسخ