آقای چونگ مون لی(Chong Moon Lee)کارآفرین کرهای – آمریکایی در رشتهی کتابداری تحصیل کرده بود ولی از آنجایی که همسر و فرزندانش در در یک شرکت دارویی فعالیت میکردند به تدریج پای او نیز به این کسبوکار خانوادگی باز شد. با وجود این چندی نگذشت که اختلاف بین آنها بالا گرفت و او مجبور به بیرون آمدن از آنجا شد. او به سیلیکون ولی آمد تا با صدرات اجناس آمریکایی به ژاپن کاری جدید را آغاز کند. در آنجا برای خود و هرکدام از فرزندانش یک رایانه تهیه کرد و بعد از دیدن برنامههای جذاب و گرافیکی اپل به این فکر افتاد که چگونه میتوان این نرم افزارها را روی دیر سیستم های ویندوزی هم استفاده کند. او امیدوار بود بعد از یکسال این نرم افزار را به بازار بیاورد اما این کار شش سال به طول انجامید. بالاخره سماجت او نتیجه داد و سرانجام آقای لی که بخاطر تهیدستیاش در آغاز کار با ضایعات مواد غذایی سوپرمارکتها و رستورانها تغذیه میکرد، پس از پیمودن راهی پرپیچ و خم که جهارده سال به درازا انجامید، شرکت دیاموند مولتی مدیا، بهترین تولیدکنندهی پردازندههای گرافیکی آمریکا را پایهگذاری کرد و از آن پس سیل درآمد به جیبش سرازیر شد.
اغلب ما از روی عمد و یا بر حسب عادت مایلیم در حد انجام وظیفه و یا رفع تکلیف کارهایمان را انجام دهیم. برای همین است که از استادمان میپرسیم: آیا این سوال در امتحان میآید؟ استاد از شنیدن این سوال متنفر است اما دانشجویا پس از سالها تحصیل دریافتهاند با رسیدن به حداقل الزام ها، میتوانند نمرهی دلخواه شان را بگیرند. با این روش ممکن است انتظارات افراد و یا مدیران تان را برآورده سازید اما اگر تصورات خود را بگسترانید و بر محدودیتهای ذهنتان غلبه کنید، به ابعاد تازهای از نیروهایتان پی میبرید که هرگز از آن آگاه نبودید.
مصنوعات آزمایشی
اغلب ما با این تجربه آشناییم که هربار میخواهیم دیوار همنوایی و دنبالهروی را فروپاشیم و کاری متفاوت را در محک تجربه گذاریم، جماعتی زمزمهی شوم سر میدهند و ما را از توفانی سهمگین میترسانند. در آمریکای لاتین برای توصیف چنین افرادی از اصطلاح “Jacket Puller” به مفهوم کشندهی کت استفاده میکنند. ظاهراً به این دلیل که آنان با کشیدن دنبالهی کتِ افرادی که جلوتر از دیگرا گام برمیدارند میکوشند از ارتقای آنان به سطوح بالاتر جلوگیری کنند.
یکی از تیمهای کارآفرینی دانشگاهی دستگاه جدیدی برای نگهداری از نوزادان زودرس طراحی کرد. آنان پس از بازدید از بیمارستانهای کشور نپال دریافتند که قیمت اصلی دستگاه های نگهداری نوزادان زودرس 20000 دلار بوده و برای مردم این کشور مناسب نیست. به علاوه بسیاری از دستگاه ها معیوب بود و قطعاتی نیاز داشت که هیچجا پیدا نمیشد. مهمتر از همه بیشتر زادو ولد ها در روستاهای دورافتاده اتفاق میافتاد که با بیمارستان فاصلهی زیادی داشت. به این ترتیب اعضای تیم دریافتند که بیمارستانهای نپال به دستگاهی با تکنولوژی پایین و ارزان نیاز دارند. به همین دلیل آنان پس از چند ماه کیسه خواب کوچکی را طراحی کردند که دریچهای حاوی یک قطعه موم مخصوص به آن متصل بود. این موم در دمای 37 درجه ذوب میشد یعنی همان دمایی که برای نوزادن زودرس مورد نیاز است. به این ترتیب والدین و درمانگاه های محلی توانستند با صرف هزینه ی 20 دلار به جای 20000 دلار بر این مشکل فائق آیند.
«وقتی در موضع نفوذ، قدرت و اقتدار هستید منافع زیادی عایدتان میشود. قدرتتان زاییدهی مقامی است که در اختیار دارید. به مجرد اینکه مقام و موقعیتتان را از دست میدهید تمام چیزهای مربوط به آن نیز محو و ناپدید میشود. بر این اساس هرگز شخصیت خود را متاثر از موقعیت کنونیتان معرفی نکنید. زندگی چیز ارزشمندی است که بخاطر فانی بودن اش میبایست از آن لذت برد. یکی از این لذتها نوآوری و خلاقیت است. شما باید یاد بگیرید از صافی و عینکی به جهان بنگرید که آن را زیباتر و چشمنوازتر کند. اگر صحنهای خاص را از دو چشم انداز مختلف روایت کنید، متوجه این منظور خواهید شد. نخست از دریچهی چشم فردی که تازه عاشق شده و دوم از زاویهی نگاه کسی که فرزندش را در جنگ از دست داده است. پس برای نوآوری و کارآفرینی سعی کنید همچون یک عاشق به جهان نگاه کنید.»
ارسال پاسخ